ینجا نیست؛ اینجا مرجع قانونی وجود دارد؛ راه قانون وجود دارد. من به شورای نگهبان و وزارت کشور توصیه کردم و بازهم می‌کنم؛ الان هم آقایان حضور دارند، به ایشان می‌گویم: به دقت رسیدگی کنند؛ حتی اگر لازم شد صندوق‌هایی را باز شماری کنند، حتما بکنند. شماها هم بروید حضور داشته باشید نگاه کنید. همان مواردی که مورد شبهه است بروید نگاه کنید... ...اگرچنانچه نتیجه‌ بازشماری‌ها خلاف آن چیزی در آمد که الان در آمار رسمی وجود دارد، حتما آن را دخالت بدهند. البته من مطمئنم، یقین دارم که امکان ندارد که نتایج انتخابات را عوض کند؛ نتایج عوض نخواهد شد. ]اما[ راه همین است؛ راه، راه قانونی است. من به آقای مهندس موسوی هم گفتم؛ ایشان هم قبول کرد از من که راه، راه قانونی است؛ از همان طریق قانونی مشی کنند، من هم قرص و محکم پشتش می‌ایستم. شما بدانید من با آقایان شورای نگهبان و یا آقایان وزارت کشور رو دربایستی ندارم؛ می‌ایستم پایش تا اینکه این قضیه حل بشود.» خاطره رهبر انقلاب از درخواست برخی برای ابطال انتخابات مجلس ششم آقا مناقشه بر سر نتایج انتخاابت مجلس ششم در تهران را مثال می‌زنند که قرائن اولیه متعددی بر وقوع تخلف در آن وجود داشت و برخی بر ابطال انتخابات اصرار داشتند: «من خب سختم بود، شهری مثل تهران با دو سه میلیون رایی که در اینجا دارند، آمدند پای صندوق‌ها رای دادند، ما بزنیم توی دهن اینها. مگر می‌شود همچین چیزی. سختم بود؛ اما در عین حال تسلیم شدم؛ گفتم اگر ثابت شد تخلف، من ابطال می‌کنم. گفتیم رفتید تحقیق کردند، معلوم شد نه، تخلف بوده، نه اینکه نبوده، اما تخلفی که مستلزم ابطال باشد نبود؛ سرنوشت‌ساز نبود. بله، تخلفاتی بوده گوشه و کنار که خب آنها تاثیری خیلی نداشت در نتایج آراء.». رهبر انقلاب می‌گویند شما براساس عقیده و مذاق سیاسی خود عمل کردید. اگر قصد قربت کرده باشید، خوشا به حالتان! «آن کسی که در یک کاری قصد قربت می‌کند و بعد نتیجه به کام او تلخ می‌آید، بیشتر پیش خدای متعال ماجور است تا آن کسی که قصد قربت می‌کند و نتیجه به کام او شیرین می‌آید، چون این فرد بالاخره یک اجر و بهره‌ی دنیوی برده اما آن یکی نه؛ بنابراین پیش خدا او ماجورتر است.». رهبری با انتقاد از برخی مواضع دوگانه در برابر قانون‌گرایی، تاکید می‌کنند که در این مورد راه درستی که بتوان پای آن ایستاد، ساز و کارهای قانونی است؛ نه راه های فراقانونی که تضمینی برای قبول نتایج آن وجود ندارد: «حالا فرض کنید ما یک مجموعه حکمیت هم معین کردیم؛ یک حکمی هم دادند؛ اگر آن حکم بر خلاف میل شما بود، قبول می‌کنید؟ من بعید می‌دانم. باز شبهه به وجود می‌آید. چه داعی داریم ما بیخود شبهه را زیاد بکنیم؟ راه قانون را مشی کنید، درست عمل بکنید، ان‌شاءا... خدای متعال هم برکت خواهد داد.» آقا از حضّار می‌خواهند که چایی میل کنند و شیرینی بردارند. خانم کروبی می‌گوید: ان‌شاءا... شیرینی‌اش شمارش کلیه صندوق‌های آراء باشد. رهبر انقلاب پاسخ می‌دهند: «کلیه نگویید؛ هیچ لزومی ندارد. یک تعدادی را مشخص کنید، بگویید اینها را بازشماری کنند، یا همین طوری تصادفی بازشماری بکنید. چه لزومی دارد که چهل میلیون رای بازشماری بشود؟ تصادفی باشد. بازشماری بعضی آراء هم به نظر من جواب می‌دهد. می‌توانید به این نتیجه عمل بکنید، چه اشکالی دارد؟». خاطره عباس آخوندی از پیام تبریک ناطق به خاتمی در انتخابات 76 آقای آخوندی وقت می‌گیرد تا یک «شهادت تاریخی» بدهد. او خاطره‌ی نیمه شب پس از 2 خرداد 76 را بازگو می‌کند: «ساعت حدود یک نصف شب معلوم شد که در واقع آقای خاتمی رای را دارند. من در ستاد انتخابات وزارت کشور بودم. خبر رسید که عده‌ای می‌خواهند از میدان هفت تیر، حرکت کنند به وزارت کشور و بگویند ما نتیجه انتخابات را قبول نداریم. من آن وقت فکر کردم که چه کار می‌شود کرد؟ رفتم منزل و یک پیام تبریکی نوشتم برای آقای خاتمی و اول صبح، 7 صبح رفتم خدمت آقای ناطق و به آقای ناطق گفتم که این پیام تبریک را شما امضا بکنید، همین الان بدهید صدا و سیما. ایشان گفتند هنوز نتایج آراء اعلام نشده. گفتم من میدانم که آقای خاتمی برنده انتخابات است و اگر شما این پیام تبریک را ندهید، ممکن است یک عده‌ای بخواهند اغتشاش کنند، آشوب کنند و ایجاد مشکل کنند؛ خوب است که شما این پیام تبریک را امضا کنید. ایشان امضا کردند و در واقع پیام تبریک ایشان فکر می‌کنم ساعت ده‌ونیم یازده منتشر شد. قبل از اینکه وزارت کشور نتایج کلی آراء را ساعت 2 بعدازظهر (روز شنبه پس از انتخابات) قرائت بکنید.». آخوندی: صندوق‌ها را بیست‌بار هم بشمارند نتیجه آراء عوض نمی‌شود! این مقدمه است برای حرف اصلی او: «ولی آقای خامنه‌ای! این دفعه به نظر من مشکل فساد در مقدمات انتخابات است که من صبح خدمت آقای کدخدایی هم عرض کردم. متاسفانه این دفعه شورای نگهبان در مقدمات انتخابات خوب مراقبت نکردند. وگرنه من با نظر ح