36.64M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🏴 پدرم را خدا بیامرزد ... ▪️پدرم را خدا بیامرزد مردِ سنگ و زغال و آهن بود سال‌های دراز عمرش را کارگر بود، اهل معدن بود ▫️از میان زغال‌ها در کوه عصرها رو سفید برمی‌گشت سربلند از نبرد با صخره او که خود قله‌ای فروتن بود ▪️پا به پای زغال‌ها می‌سوخت سرخ می‌شد، دوباره کُک می‌شد کوره‌ای بود شعله‌ور در خود‌ کوره‌ای که همیشه روشن بود ▫️بارهایی که نانش آجر شد از زمین و زمان گلایه نکرد دردهایش یکی دو تا که نبود دردهایش هزار خرمن بود ▪️از دل کوه‌های پابرجا از درون مخوف تونل‌ها هفت‌خوان را گذشت و نان آورد پدرم که خودش تهمتن بود ▫️پدرم مثل واگنی خسته از سرازیر ریل خارج شد بی‌خبر رفت او که چندی بود در هوای غریب رفتن بود ▪️مردِ دشت و پرنده و باران مردِ آوازهای کوهستان پدرم را خدا بیامرزد کارگر بود، اهل معدن بود 👈 حادثه‌ی تلخ و اندوهبار، در معدن ذغال سنگ طبس را به مردم ایران و خانواده‌های این عزیزان تسلیت عرض می‌کنیم. 🔗 سایت | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام | آپارات 🆔 @vaghfetarbiat