🔰 سلسله‌جلسات گفتاورد - ۶ ▪️ مبنای افعال اختیاری انسان: کمال‌خواهی یا لذت‌طلبی؟ 🗓 چهارشنبه ۲۴ مرداد 📍 مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، سالن علامه طباطبایی 🏷 چهارشنبه ۲۴ مرداد، سالن علامه طباطبائی در مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، میزبان ششمین جلسه از «سلسله‌جلسات گفتاورد» با عنوان «مبنای افعال اختیاری انسان: کمال‌خواهی یا لذت‌طلبی؟» بود. خلاصه این جلسه که در قالب یک میزگرد تخصصی برگزار شد از این قرار است: 🔸 تبیین موضوع بحث و محل نزاع توسط دبیر جلسه، حجة الاسلام سید شهاب‌الدین دعائی: دانش «فلسفه اخلاق» در شاخه اخلاق هنجاری، از «ارزش بالذات» یا به تعبیر دیگر، ضابطه اصلی «باید و نباید» و «خوب و بد» بحث می‌کند. «کمال‌گرایی» و «لذت‌گرایی»، دو نظریه مطرح در بین «نظریات واقع‌گرای خودگرا» محسوب می‌شوند. حال بر اساس آن‌چه در این دو نظریه مطرح شده، بحث بر سر آن است که: آیا «کمال» ـ به معنای آنچه بر دارایی وجودی انسان می‌افزاید ـ ارزش ذاتی دارد یا آنچه موجب «لذت» است؟ 🔸 دفاع حجة الاسلام و المسلمین وکیلی از «لذت‌گرایی»: ما در دستگاه ذهنی خود، برای ترتب «باید» بر «هست»، نیاز به یک «باید بدیهی و پایه» داریم؛ وگرنه استدلال‌های اخلاقی در باب حسن و قبح افعال، به تسلسل منجر می‌شوند. حال وقتی در درون خود جستجو کرده و با دیگران گفتگو می‌کنیم، می‌بینیم این باید بدیهی و پایه، عبارت است از «لذت برایندی حداکثری». به‌علاوه آن‌که ادبیات دین در آیات قرآن کریم و روایات نیز بر اساس همین فرمول شکل گرفته است. حکماء و فلاسفه مسلمان نیز همواره لذت را پایه اصلی افعال دانسته‌اند. 🔸 نقد حجة الاسلام و المسلمین وکیلی بر «کمال‌گرایی»: ما این مطلب را در خود می‌یابیم که اگر گفته شود کاری «لذت» دارد، اما «کمال» ندارد و چیزی بر ما نمی‌افزاید، به آن کار گرایش پیدا می‌کنیم. همچنین اگر کاری برای ما موجب «کمال» باشد، اما الم نیز داشته باشد، از آن دوری می‌کنیم. بر همین اساس معلوم می‌شود که حد وسط اصلی برای فعل اختیاری در عالم ذهن، «کمال» نیست. به‌علاوه آن‌که اساساً انسان‌ها، از دوران کودکی تا بزرگسالی، هیچ درکی از مفهوم «کمال» ـ به معنای فلسفی آن ـ ندارند و در نتیجه نمی‌توانند آن را ملاک افعال اختیاری خود قرار دهند؛ برخلاف «لذت» که همگان آن را درک کرده و بر طبق آن عمل می‌کنند. 🔸 نقد حجة الاسلام و المسلمین مصباح یزدی بر «لذت‌گرایی»: ما مشاهده می‌کنیم که در برخی موارد، کمالی در کار نیست، اما لذت خیالی و توهمی وجود دارد. مثلا به ما می‌گویند شما در بانک، چند میلیارد برنده شدید. در این حال ما لذت می‌بریم و خوشحال می‌شویم، در حالی که کمالی وجود نداشته و حقیقتا چیزی نصیب ما نشده است. بنابراین نمی‌توان ملاک ارزش بالذات را «لذت» دانست. از سوی دیگر، در پاسخ به این مطلب که انتخاب افعال اختیاری باید به یک گزاره پایه و بدیهی برسد، «حب ذات» قابل طرح است: من خودم را دوست دارم و هرچه بر من بیفزاید و کمال من باشد باید تحصیل شود. 🔸 پاسخ حجة الاسلام و المسلمین وکیلی به نقد حجة الاسلام و المسلمین مصباح یزدی: اساساً هر لذتی یک کمال است و لذت هیچ‌گاه از کمال مفارقت ندارد؛ گرچه هر کمالی،‌ لذت نیست؛ زیرا الم نیز یک حالت وجودی بوده و کمال است. در مثال مطرح‌شده نیز تصدیق به برنده‌شدن، یک امر وجودی بوده و نوعی کمال برای نفس محسوب می‌شود؛ در نتیجه، لذت بدون کمال رخ نداده است. در همین راستا باید توجه داشت که اگرچه حکماء «لذت» را به «ادراک الملائم» تعریف کرده‌اند، لکن گاهی خود تصدیق و ادراک، مصداق ملائم بوده و «الادراک الملائم» با «ادراک الملائم» تصادق می‌کند. در تصدیق خیالی باطل، شاهد این پدیده هستیم. 🔸 نقد حجة الاسلام و المسلمین وکیلی بر مسئله «حب ذات»: اساساً «حب»، یک مفهوم عرفی و وجدانی است، نه یک مفهوم فلسفی. در تلقی عرف از مفهوم «حب»، شاهد یک نسبت هستیم و نسبت همواره فرع بر منتسبین است. بنابراین «حب» همواره باید بین یک محب و یک محبوب ـ غیر از محب ـ برقرار باشد تا منتسبین صدق کند. به‌علاوه آن‌که وجدانا ما هیچ‌گاه به ذات خودمان علاقه نداریم و علاقه و محبت ما،‌ همواره به شئون ما تعلق می‌گیرد. 🔸 دفاع حجة الاسلام و المسلمین مصباح یزدی از «حب ذات»: درست است که «حب» مفهومی نسبی است و نیاز به طرفین دارد، اما طرفین آن می‌توانند لحاظی بوده و تغایر اعتباری داشته باشند؛ همانند مسئله «علم ذات به ذات در باری‌تعالی» و «تساوی هر چیز با خود» و گزاره «انسان انسان است». 🆔 @TawhidSchool_ir