زبان حال حضرت علی علیه السلام در غم شهادت بانوی دوعالم حضرت فاطمه سلام الله علیها سوسو مزن ای فاطمه چون شمع کنارم پژمرده مشو ای نفست صبرو قرارم بگذار علی با نفست زنده بماند تاراج مده جان مرا عطر بهارم ..................................................... به شامگاه دلم ستاره ی سحری تو چون گلی صنمی به باغ من تو بری ز بعد تو گل من شکسته بال و پرم نفس نفس زدنم نداردم ثمری حسینِ تو به بغل گرفته زانوی غم پدر بگو تو به من ز مام من خبری در آسمان دلت پرنده بودم من برای مرغ دلت نمانده بال و پری هوای خانه ی ما نمور و تبدار است از آن زمان که تو را شکسته زخم دری همه، وجود علی وجود فاطمه بود چگونه از پس تو زمان کنم سپری مرا زبعد تو ای ، گلم امیدی نیست دو چشم من به در است اجل مرا ببری محمود موسوی https://eitaa.com/vardanjanfory