🏴🏴🏴
❣﷽❣
📚
#فریاد_مهتاب
#خاطرات_مظلومانه_مادر_مدینه
#السلام_عليك_فاطمة_الزهرا_سلام_الله_عليها
#خاطرات_مظلوم_مادر_مدينه
قسمت 8⃣1⃣
من اينجا ايستادهام و به زبير نگاه مى كنم!
با خود فكر مى كنم: آيا زبير خواهد توانست تا آخرين لحظه، در راه على (ع) باقى بماند؟ تاريخ چه روزهايى را در پيش رو دارد!
مى ترسم روزى فرا برسد كه زبير با شمشير را به جنگ على (ع) برود!
آن روز هيچ كس باور نخواهد كرد كه زبير، روزى در راه على (ع)، اين گونه جانفشانى كرده است! * * * هنوز جمعى از ياران على (ع) در داخل خانه هستند. عُمَر بار ديگر فرياد مى زند: «اگر از اين خانه بيرون نياييد اين خانه را آتش مى زنم». 79به راستى چه بايد كرد؟
اينان مى خواهند اين خانه را به آتش بكشند. اين خانه، خانه وحى است، محل نزول فرشتگان است. بايد هر طور كه شده حرمت اين خانه را نگه داشت.
اكنون فاطمه (س) نزد كسانى كه در اين خانه هستند مى آيد و از آنان مى خواهد تا خانه را ترك كنند. مقداد، سلمان، عمّار، ابوذر و همه كسانى كه در اين خانه هستند بيرون مى روند. 80
نگاه كن! بيرون از خانه گروهى از ياوران خليفه ايستاده اند و همه ياران على (ع) را دستگير مى كنند. 81
اكنون، عُمَر مى خواهد وارد خانه شود، او مى خواهد على (ع) را به مسجد ببرد، امّا فاطمه (س) اكنون به يارى على (ع) مى آيد.
اين فرياد بلند فاطمه (س) است كه در همه جا طنين انداخته است: «اى
(صفحه36)
رسول خدا، ببين كه بعد از تو با ما چه مى كنند». 82
صداى فاطمه (س)، آن قدر مظلومانه است كه خيلىها را به گريه مى اندازد، نگاه كن! خيلى از مردمى كه همراه عُمَر آمده بودند برمى گردند. 83
اكنون، فاطمه (س) از خانه بيرون مى آيد و به سوى ابوبكر مى رود. زنان بنى هاشم خبردار مى شوند و از خانه هاى خود بيرون مى آيند و به دنبال فاطمه (س) حركت مى كنند.
فاطمه (س) نزد ابوبكر مى رود و به او مى گويد: «اى ابوبكر، به خدا قسم، اگر على را به حال خود رها نكنى نفرين خواهم نمود». 84
ابوبكر، براى عُمَر پيغام مى فرستد كه هر چه زودتر على (ع) را رها كند. 85
همه مى فهمند تا زمانى كه على (ع)، فاطمه (س) را دارد نمى شود كارى كرد. * * * اكنون، فاطمه (س) به سوى خانه مى آيد، ديگر در اين خانه كسى جز على (ع) نيست و همه ياران او به مسجد برده شده اند. ياران با وفاىِ على (ع) مجبور به بيعت شده اند، آنها را با زور به مسجد برده اند تا با ابوبكر بيعت كنند.
شب فرا مى رسد، هوا تاريك مى شود، على (ع) همراه با فاطمه (س)، حسن و حسين (ع) از خانه بيرون مى آيند.
آيا تو مى دانى اين عزيزان خدا مى خواهند به كجا بروند؟
آيا موافقى همراه آنها برويم.
نگاه كن! آنها درِ خانه يكى از انصار را مى زنند. صاحب خانه با خود مى گويد كه اين وقت شب كيست كه درِ خانه ما را مى زند؟ او سراسيمه بيرون مى آيد، على (ع)، فاطمه (س)، حسن و حسين (ع) را مى بيند، فاطمه (س) با او سخن مى گويد:آيا(صفحه37)
به ياد دارى كه تو در غدير خُمّ با على بيعت كردى، آيا به ياد دارى كه پدرم او را به عنوان جانشين و خليفه خود معيّن كرد؟
آرى، اى دختر رسول خدا.
پس چرا پيمان خود را شكستى؟
اگر على، زودتر از ابوبكر خود را به سقيفه مى رساند ما با او بيعت مى كرديم.آيا مى خواستى على، پيكر پيامبر را به حال خود رها كند و به سقيفه بيايد؟
📚🖊نویسنده
#دکتر_مهدی_خدامیان_آرانی
👈
#ادامه_دارد....
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─
@rangeasheghane
─═༅𖣔🌺یامهدی🌺𖣔༅═─