🇮🇷
#متن_کامل_شعر
باید چه کرد جان به لبها رسیده را/ باید چه کرد این همه قد خمیده را
باید چه کرد این همه جولان درد را/ باید چه کرد خائن روز نبرد را
باید چه کرد مردم از حرف خسته را/ دنبال نان و آب غرور شکسته را
این مردمی که این همه خون هدیه دادهاند/ اینها که خود تجسم سعی و ارادهاند
اینها که سر به سر پر از ایمان و باورند/ اینها که سر سپرده فرمان رهبرند
اینها که صاحبان قیامند و انقلاب/ باید فقیر نان بشوند و اسیر آب
این مردمی که صلح و سلامست حقشان/ آیا سکوت و بغض مدام است حقشان
لبریز خشم از این همه تدبیر گشتهاند/ سریز سفرههای حرام است حقشان
این مردمی که اسوه ایثار بودهاند/ کی لایق تفضل اغیار بودهاند
بعضی که روی خون دل خلق، مست خواب/ در دستشان زمام امور است در عذاب
بعضی که سخت عاشق غیرند ظاهراً/ آنان که حال آل زبیرند ظاهراً
بالا نشین شهر و زر اندوز دهر نه/ شیخ شیوخ و عابد دیراند ظاهراً
بوی تکبر است بلند، از کلامشان/ بیاحترامی است به مردم مرامشان
غرقاند پیش چشم همه در فسادها/ خرج زیادهخواهیشان اعتمادها
باید گرفت پای فرار از کمندشان/ باید برید دست به غارت بلندشان
هرکس دراز کرده به این سفره دست را/ باید بگوید آورده این همه از کجا
دیگر بس است هرچه صبورانه زیستیم/ باید مقابل صف اینان بایستیم
ما از تلاش واهی اینان فراتریم/ پس ناامید و خسته و سرخورده نیستیم
شاگردان مکتب زهرا و حیدریم/ یک خط بس است، بلکه بفهمند کیستیم
اول قدم به روی کافران زدیم/ تا بعد روبروی منافق بایستیم
از این جماعت، عقده اگر باز میشود/ از گام دومی است که آغاز میشود
آری علی که هست امام من و شما/ امروز دل سپرده به نام من و شما
این واپسین نفس نفس دشمنان ماست/ این دومین قدم به سوی وعده خداست
امروز باز این گام کار جوانان مخلص است/ امروز باز نوبت مردان بیریاست
امروز اگر عدالتمان خدشه دار شد/ پس رمز فتح مکه ما نام مرتضی است
با این همه چه موقع عذلت گزیدن است/ آن که آرمان جهانیاش کربلاست
ما اعتکاف و عزلتمان کنج سنگر است/ این دومین قدم به سوی فتح خیبر است
امروز وقت خیزش دیگر رسیده است/ فریاد خون دوباره به سنگر رسیده است
این گام شرط اولش از خود گذشتن است/ آینده اش از آن جوانان میهن است
باید عبور کرد در این گام اگر چه دیر/ از خستگی خیل پدرخواندههای پیر
آنها که روز و شب دم از اصلاح میزنند/ اما پس از تسلطشان راه میزنند
اربابهای وعده و اسطوره نفاق/ معنا کنندگان شقاقند و افتراق
باید عبور کرد در این گام اگرچه دیر/ از خستگی خیل پدرخواندههای پیر
از ناکسان نابلد عافیت طلب/ از کاسبان اصل، اصول، خدا و رب
باید عبور کرد در این گام از این و آن/ از هرجناح خسته، دلسرد و ناتوان
دیگر زمان سعی و خطاها گذشت و رفت/ دوران رأی روی هواها گذشت و رفت
طی شد زمان تاخت تاز ملیجکان/ ماند است شاه جائر و ناز ملیجکان
ای کاش بعد این هم تحلیل و افترا/ محکوم میشدند به یک عمر انزوا
باید عبور کرد در این گام از این و آن/ باید گذشت از دل دریای بیکران
حالا که پیر و سید ما دل زده به نیل/ باید گذشت از دل این سیل بیبدیل
حالا که عرصه، عرصه تکبیر مالک است/ روی سر معاویه شمشیر مالک است
حالا که لحظه لحظه حساس ماجراست/ آیا مجال اشعری و عمروعاص هاست
باید گرفت منشاء طغیان فتنه را/ باید شکست هیبت جولان فتنه را
حالا که جان ما به فدای سر علی است/ امروز روز همدلی لشکر علی است
باید یکی دمار خوارج درآورد/ مالک سر معاویه را تا بیاورد
راهی نمانده است به امید آخرین/ میآید او که منتظر اوست این زمین
آینده پیش روی من و ماست ای عزیز/ مقصد هنوز مسجد الاقصی است ای عزیز
این دومین قدم که قدم میزنی در آن/ راهی به سوی خیمه مولاست ای عزیز
امروز در مسیر ولایت چه می کنی/ در اضطراب راه تو فرداست ای عزیز
طبق کلام حضرت حق باش مطمئن/ این خاک تیزه ارثیه ماست ای عزیز
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🆔
@vareth_eitaa