﷽ ⚪️ رویکرد استراتژیک به دین| بخش دوم و پایانی. تبیین و استدلال بحث ۱. استدلال برون‌دینی اگر دین هدایت‌گر انسان‌ها (هم فرد و هم جمع) به سوی ملکوت است، و اگر «هدایت» یعنی ایجاد حالت روحی روانی تعلق به خداوند و ملکوت او و توجه قلبی به او، و اگر ایجاد حالات روحی روانی که به شخصیت انسان تبدیل شود جز با تنظیم قوای فکری و روحی و بدنی در کلیه فعالیت‌های انسان که توجه او را مصرف می‌کنند ممکن نباشد، آن‌گاه برای هدایت‌گری به ‌سوی ملکوت ضروری است که اصول و قواعد تنظیم امور زندگی که برآیند آنها «شخصیت» انسان را می‌سازد توسط دین بیان شده باشد. اگر دین مدعی «خاتمیت» باشد، آن‌گاه باید بتواند تنظیم زندگی کل بشریت را تا انتهای دنیا عهده دار شود،‌ با توجه به بی‌شمار بودن تغییرات زندگی انسان‌ها در طول نسل‌ها،‌ این عهده‌داری جز از طریق ارائه قواعد و اصول کلان تنظیم‌کننده زندگی و ارائه روش کشف برنامه حوادث و موقعیت‌ها از دل آن قواعد،‌ ممکن نخواهد بود. اگر دین مدعی «خاتمیت» است باید برنامه‌هایش در طول نسل‌ها از طرح و برنامه‌های بشر برای هدایت زندگی، برتر باشد. بنابراین: گزاره‌های دین با استفاده از اسلوب‌های کلامی عرفی، قواعد و اصول کلان تنظیم‌کننده زندگی فردی و جمعی در تمام ابعاد زندگی در طول نسل‌ها را ارائه کرده است و مراد جدی شارع، انتقال این قواعد و اصول کلان برتر در محیط رقابت است. ۲. استدلال درون‌دینی در گزاره‌های دین تعابیر زیر وارد شده است: قال الصادق علیه‌السلام: «مَا مِنْ أَمْرٍ یَخْتَلِفُ فِیهِ اثْنَانِ إِلَّا وَ لَهُ أَصْلٌ‏ فِی‏ کِتَابِ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَکِنْ لَا تَبْلُغُهُ عُقُولُ الرِّجَالِ» ترجمه: در تمام موارد اختلاف نظر در زندگی انسان‌ها، خداوند سر نخ درست و غلطش را در قرآن ارائه کرده است ولی مردم متوجه نمی‌شوند. قال الصادق علیه‌السلام:‌ «عَلَیْنَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ‏ وَ عَلَیْکُمُ التَّفْرِیعُ». ترجمه: مبانی و قاعده‌ها را ما بیان می‌کنیم و تطبیق آنها بر حوادث و مصادیق و نیازهای روزمره‌تان برعهده شماست. قال الصادق علیه‌السلام: «إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَ فِی الْقُرْآنِ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ حَتَّى وَ اللَّهِ مَا تَرَکَ شَیْئاً یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْعَبْدُ حَتَّى وَ اللَّهِ مَا یَسْتَطِیعُ عَبْدٌ أَنْ یَقُولَ لَوْ کَانَ فِی الْقُرْآنِ هَذَا إِلَّا وَ قَدْ أَنْزَلَهُ‏ اللَّهُ فِیه»‏ ترجمه: خداوند قرآن را چنان روشنگر قرار داد و در مورد تمام نیازهای انسان‌ها نظرش را مشخص کرده است که هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید کاش راجع به فلان مسأله، خدا نظر داده بود. این تعابیر به ‌وضوح خصوصیت برتر بودن معانی گزاره‌های دین را از ارائه صِرفاً مصادیق مادی ظاهری یا مفاهیم عادی، بیان می‌کنند؛ و همچنین خصوصیت قاعده‌واری و قانون‌واری گزاره‌ها را، اصل، سرمنشاء و مبنایی بودن. شاهد نمونه و مثال: مورد زیر به عنوان مثالی برای راهبردی بودن گزاره‌های به ظاهر توصیه‌های اخلاقی فردی است: النظافه من الایمان: ایران اسلامی در افق ۱۴۰۴ باید تمیزترین کشور در منطقه باشد. نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث اجتهاد و دین‌فهمی،‌ نیازمند رویکرد استراتژیک به گزاره‌های دین است. (انتقال به بحث اجتهاد سیستمی) با استفاده از این رویکرد می‌توان فقه تمدنی، علوم انسانی اسلامی و علم دینی تولید کرد. (انتقال به بحث علم دینی) برای دست‌یابی به این لایه از معنای گزاره‌های دین نیازمند «منطق فرآیندیابی» هستیم. (رجوع به قسمت منطق فرآیندیابی و روح معنا) مباحث و مفاهیم کلیدی دین راهبردی‌، نظریه دین استراتژیک، منطق فرآیندها، مدیریت دین،‌ روش‌شناسی،‌ رویکرد اجتهادی، علم دینی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti