🔹 قصد مقایسه کلی و عمومی، میان نوجوان‌های امروزی و دیروزی ندارم، اما اگر صرفاً در یک مقوله‌ی ویژه‌ی رعایت احترام‌ها و آداب اجتماعی، نوجوان‌های امروزی را با نسخه‌ی دیروزی مقایسه کنیم، به نظر می‌رسد لااقل در بروزات و ظواهر، نوجوان‌های دیروزی مؤدب‌تر و به آداب اجتماعی مقیدتر بوده‌اند. آدابی مثل دراز نکردن پاها در مقابل بزرگ‌تر، یا نخندیدن و شوخی نکردن در مقابل نامحرم. 🔹 مثلاً بدیهی است که در دهه‌ی شصت و هفتاد، حتی در خانواده‌های غیرمذهبی، خندیدن و شوخی کردن دختران نوجوان و جوان در مقابل نامحرمان، نوعی سبک‌سری و رفتار خلاف شأن و ادب به حساب می‌آمد، اما امروز حتی در بسیاری از خانواده‌های مذهبی، این رفتار هیچ قباحتی ندارد! یا رعایت احترام بزرگتر، یا رعایت سکوت یا پرهیز از رفتارهای هیجانی در مقابل او، یک مسئله‌ی رایج بود، آدابی که در میان نوجوانان امروزی تقریباً نایاب شده‌است! 🔹 و البته کسی نمی‌تواند در این مسئله خدشه‌ای وارد کند که این هنجارها و چارچوب‌های اخلاقیِ نایاب‌شده، آموزه‌های دینی ماست. 🔹 هرچند شاید افراد مختلف، دلایل متعددی برای این تغییر رفتار مطرح کنند، مانند حضور کمتر دیروزی‌ها در فعالیت‌های اجتماعی، یا ترس دیروزی‌ها از تنبیه، یا تغییر مربیان بچه‌های امروزی، از پدرومادر، معلم، و استاد، به فضای مجازی رها، و سلبریتی‌ها، اما بدون شک، یکی از اصلی‌ترین عوامل، تغییر رویکرد تربیتی خانواده‌هاست، خصوصاً پذیرش و به رسمیت شناختن رفتارهای ناهنجار و خلاف ادب نوجوانان، به عنوان شاخصه‌ها و ویژگی‌های نسل جدید! تا جایی که حتی بعضی از خانواده‌های مذهبی، اگر فرزندشان این رفتارهای خلاف ادب و هیجانی را انجام ندهد، در مورد سلامت فکری و روانی او تردید می‌کنند. غلامرضا گل‌صفتان