🔸 من خریدم، تو نخر دلِ من خواست که گوشی بخرم توی سفر من خریدم تو نخر گوشی بی‌خطر و خوشگل و پرسود و ثمر من خریدم، تو نخر سفرم بود به داخل نه سفر سوی قطر یا قطر سوی سفر سفرم بود پیِ دلخوشی و گشت و گذر من خریدم، تو نخر قسمتم گشت به کمپانی کوروش بروم با دلی خوش بروم بخرم گوشی از آن نوعِ مدل دارِ قَدَر من خریدم، تو نخر هر کجا صحبت از آن بود فقط ورد زبان مرد و زن ،پیر وجوان همه جا بود از این شرکت مذکور اثر من خریدم، تو نخر چند بازیگر مشهور به تبلیغ، بسیج من شدم اسکل و گیج چون پینوکیو شدم بنده در این غائله خر من خریدم، تو نخر قیمتش نصف مبالیغِ به بازار پدید واااااای تخفیف شدید شدم از دیدن تخفیفِ کلان حال دگر من خریدم، تو نخر دو سه ساعت به صفی ماندم و شد نوبت من گشت واریز ،ثمن داشتم شوق که آنجا بدهم قر به کمر من خریدم، تو نخر داشتم شوق که آمد خبری، سوخت مرا به زمین دوخت مرا ماند از آن خبرم داغ بزرگی به جگر من خریدم، تو نخر خبر آمد که به کُل غائله بوده‌است دغل آه از اینگونه حِیَل کاش چون‌ من ندهد هیچ‌کسی پول، هدر من خریدم، تو نخر گر فلان‌چیز به بازار جهان هست گران علتی هست درآن نشو خر گر که کسی گفت بیا نصف، بخر من خریدم، تو نخر ✍احمد رفیعی وردنجانی 💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔 بله 🇮🇷 ایتا 🇮🇷 تلگرام 🇮🇷