سینۀِ سید علی، مجروحِ درد
میکِشَد از داغِ یاران، آهِ سرد
با دلی لبریز درد و رنج و غم
میزند در شهرِ تنهایی قَدَم
یک به یک یاران ز پیشش می روند
داغ تنهایی به قلبش می نهند
سید خوبان مخور غم از فِراق
میزند سر لاله ها بازَت زِ باغ
باغِ عشقِ فاطمه گُل میدهد
لاله لاله، یاس و سنبل میدهد
گرچه یارانِ قدیمت میروند
عاشقان نوبت به نوبت میروند
می شکوفد گل دوباره جایشان
عاشقانی که تویی آقایشان
ما به زهرا بندگان درگهیم
غم مخور تنها تو را کِی ما نهیم
داغِ سرخِ کربلا بر سینه ها
کرده ما را پیش تو آیینه ها
بختِ آیینه مدد آوردِهما
شیعۀ زهرا و حیدر کردِهمان
تا به سر شورِ بلا دارد کَسی
کِی گذاریمت کِشی دلواپسی؟
ای امام لاله ها لبتَر نما
عاشقان را اِذنِ ترکِ سَر نما
تا ببینی رقصِ سَر، بر دارها
غرقه در خون پیکرِ سردارها
تا ببینی لشکرِ بر نیزه سَر
کربلا بینی به پا، پُر شور و شَر
❇
@velayat_82