هدایت شده از آرشیو سور مدنی
🔶 تدبّر برای تفسیر کردن نیست؛ برای فهمیدن مراد است. 🎙 مقام معظم رهبری(حفظه الله) - 77/7/18 🔷 سؤال (یکی از حضار): 🔻 یکی از بهترین راه‌های به دست آوردن معنویت، کسب فیض از قرآن و تفکّر و تدبّر در آن است که بسیار هم سفارش شده است؛ منتها سؤالی که من از محضرتان دارم، این است که این تفکّر و تدبّری که تأکید زیادی هم روی آن شده، چگونه باید باشد که منجر به «تفسیر به رأی» نشود؟ 🔷 پاسخ (معظّم له): 🔻 اصلاً تدبّر برای تفسیر کردن نیست؛ برای فهمیدن مراد است. انسان هر سخن حکیمانه‌ای را دو گونه می‌تواند تلقّی کند: یکی سَرسَری و با سهل‌انگاری؛ یکی با دقّت و کنجکاوانه. این، اصلاً به مرحله تفسیر کردن و تعبیر کردن نمی‌رسد. تدبّری که در قرآن لازم است، پرهیز کردن از سَرسَری نگریستن در قرآن است؛ یعنی شما هر آیه قرآنی را که می‌خوانید، با تأمّل و ژرف‌نگری باشد و دنبال فهمیدن باشید. این همان تدبّر است و بدون اینکه نیازی به این باشد که انسان، سلایق خودش را به قرآن تحمیل کند- که همان تفسیر به رأی است- خواهید دید که باب‌هایی را از معرفت، به حسب محتوای آیه – هر چه که محتوای آیه است - باز می‌کند. 🔻 اشکال عمده در کار قرآن خوانیهای بی‌تأمّل، این است که اصلاً روی جملات درنگ نمی‌کنند. خوب؛ شما وقتی سخن حکیمی، یا سخنِ حکمت‌آمیزی را می‌شنوید، باید به آن دل بدهید؛ بدون دل دادن که اصلاً انسان مُراد را نمی‌فهمد. هر کتاب عادّی - بخصوص اگر کتاب پُرمغزی باشد، بخصوص اگر حکیم فرزانه‌ی بزرگی آن را نوشته باشد - همین حالت را دارد. اگر سرسری بخوانید و رد شوید، از آن چیزی نمی‌فهمید. قرآن می‌گوید: «مرا سرسری نخوانید». 🔻 قرآن از عالی‌ترین مقام است؛ از قلّه‌ی معرفت عالم وجود است. این است که انسان باید تأمّل کند و چون عمق این آیات و این مفاهیم، خیلی زیاد است، هرکسی تأمّل کند، از آن استفاده خواهد کرد - حتّی خود پیغمبر - خودِ پیغمبر هم اگر تأمّل کنند - که البته پیامبر و ائمّه (علیهم‌السّلام) همیشه قرآن را با تأمّل و تدبر می‌خواندند - از قرآن استفاده می‌کنند. البته ما هم استفاده می‌کنیم. مثل سطوح مختلف دریاست که هرکس در هر سطحی برود، بهره‌ای از آن خواهد بُرد - حالا این تشبیه نارسایی است، لیکن برای تقریب به ذهن است - البته هرچیزی را که انسان نفهمید، هر معنایی را که درست، سر در نیاورد و ترکیب یا عبارتِ مشکلی بود، به تفسیر مراجعه می‌کند. منظورم این است که تدبّر اصلاً به عالَم «تفسیر به رأی» نزدیک نمی‌شود.