. 🎣 تزریق «احساس» خفقان 🎣 با تلقین «حق» اباحی‌گری كَلاّٰ إِنَّ الْإِنْسٰانَ لَيَطْغىٰ، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنىٰ. (سوره علق آیه ۶و٧) اما افسوس كه انسان، همين‌كه خود را بى‌نياز مى‌بيند، سركشى مى‌كند! اگر آن‌چنان‌که بعضی ازقبل نتیجه خود را گرفته‌اند، «افراط» و «خفقان» علت افسارگسیختگی‌های روزبه‌روز بود و نه «تفریط» و «احساس خفقان» که علت واقعی این طغیان و استغنا است، باید قم و چادری‌ها و حرم‌ها پیشتاز ولنگاری میشدند، نه کیش‌ها و تهران‌ها و پاساژ‌ها و دانشگاه‌ها که سالیان سال مرکز ول‌انگاری بوده‌اند. باید دید چه کسانی مثال کلیسا را به عنوان افراط قالب می‌کنند، حال آن که افراط و تفریط هر دو از جانب کلیسا بود، و حرف مارتین لوتر چیزی جز بازگشت به حرف‌های پولس نبود. اکنون می‌توان فهمید کسانی که افراط گذشته خود را به اسلام و انقلاب نسبت می‌دادند، با چه هدفی تفریط کنونی خود را هم به اسلام و انقلاب نسبت می‌دهند. همان تفکری که دیروز میگفت اسلام یعنی پونز و توسری، امروز احادیث حجاب اجباری و احکام حکومتی رسول الله در همین باره را سانسور می‌کند؛ تا اگر از خفقان و اباحی‌گری کلیسا در ایران و اسلام خبری نیست، حق اباحی‌گری و احساس خفقان را به مسلمان ایرانی تزریق کند. جریان لیبرال-محافظه‌کار هردو میراث کلیسایی خفقان و اباحی‌گری را تبلیغ می‌کرد و می‌کند تا در هر صورت اصل الزام حکومتی شرع را زشت جلوه دهد، تا اسلام ناب محمدی را قرون وسطایی یا رحمانی جا بزند، و قائلان به آن را دیروز تفریطی و امروز افراطی معرفی کند. حقا که امروز همانند همیشه تاریخ، وهابی و بهایی یا محافظه‌کار و لیبرال دو روی سکه تحریف و انحرافند از اسلام ناب انقلابی. اسلام نابی که برخورد سخت و نرم را توأمان دارد و کارگزار قهر و رحم و جمال و جلال الهی است. پیروان اسلام ناب محمدی و سیره رسول خدا و بینات امامین انقلاب مساوی هستند با معتقدان به الزام قبل از فرهنگ‌سازی و بعد از فرهنگ‌سازی و همراه با فرهنگ‌سازی، و فرهنگ‌سازی بعد از الزام و قبل از الزام و حین الزام؛ و نه منادیان تعطیلی همزمان الزام و فرهنگ‌سازی از راه متوقف کردن الزام و فرهنگ‌سازی بر هم! 🦠ول‌انگاران 🦠@velengaran