🔹اباصلت در گوشه ی زندان بعد از امام رضا افتاده بود و یک شب دیگه خیلی بی طاقت شد؛ گفت امام جواد ،آقااا،من رو از این گوشه ی زندان نجات بده; بریدم دیگه... یک دفعه تق تق درا باز شد آقا امام جواد علیه السلام اومد تو،، چیه اباصلت ، آقا من خسته شدم از زندان!!! خب پاشو بریم؛ از جلوی چشم باز نگهبانا رد شدیم کاری نداشتن با ما،، آقا بعدا مامون منو نگیره ؟!! 🔹مامون دیگه با تو کاری نداره،، داشته باش به آقات... 🍃بریدی دیگه؛ بیا برو،ما یک لطفی خواستیم به خودت بکنیم... 👈 اونجا کیف کنی برا ما زجر بکشی ،نمیکشی... بیا برو ... @vellayatilife