اولین سالگرد بود و تو جمع خانواده خیلی راحت و با لباس باز نشسته بودم که وارد شد و ی جعبه گذاشت جلوم بازش کردم دیدم ی مشکی توشه عصبی بهش گفتم : این چیه؟ پوزخندی زد و گفت نه من نه تو نه اینجا لس انجلسه بسه از این به بعد اونجوری هستی که من میگم زدم و از جام بلند شدم بهش کنم اما با کاری که کرد صدام تو گلو شد اون اون....😳😱😱👇🔥 https://eitaa.com/joinchat/642777231C387f32c306 متفاوت ترین رمان سال👆🔥😍