ماجرای شب تولد‌ همسرم که همه رو شوکه کرد😱 وضع مالیمون بد نبود و دو طبقه خانه داشتیم. طبقه بالا اتاق خوابها و طبقه پائین آشپزخانه و پذیرائی! تولد همسرم بود و از دو طرف مهمان داشتیم. وسط مهمانی بود که همسرم نیست و کمی طول کشید. رفتم طبقه ی بالا که ببینم چرا نیست و اگه کاری هست انجام بدم و ... بالا رفتم و در اتاق را باز کردم و صحنه ای دیدم که امیدوارم هیچ زنی نبیند😢 سریع اومدم پائین ولی... روایت های واقعی با رایگان از خانم 👇👇 🛑https://eitaa.com/joinchat/4050977056Caa9599dd8f