همسرم فقط جمعه ها خونه بود یه روز قبل نامه ریزی کردم حسابی به خودمو و پسرم رسیدم که فردا که روز تعطیلی شوهرم بود باهم خوش بگذره صبح جمعه بیدار شدم دیدم همسرم لباس پوشیده میخاد بره جایی پرسیدن کجا میری گفت با بچها قراره مجردی داریم قراره بریم کوه، بعد رفتن شوهرم ما تنها موندیم یراهمین رفتیم خونه مامانم به شوهر و مادرم نکفته بودم سرزده رفتم وقتی کلید انداختم ..... https://eitaa.com/joinchat/1801978144C2cb47b2a9e