پیام مخاطب: یه شب من و خواهرم رفته بودیم بازار و مرکز شهر برای خرید که اغتشاش شد و نیروهای ضربت و یگان ویژه اومدن تو خیابون اینقدر همه جا شلوغ بود که ما نمی تونستیم رد شیم بریم تاکسی بگیریم و پول نقد هم نداشتم . بانکا هم از ترس تخریب عابربانکای اون خیابون بسته بودن. من و خواهر رفتیم پیش یکی از نیروهای ضربت و بهش گفتیم ما میخوایم بریم خونه ولی خیلی شلوغه نمیتونیم رد شیم و پول نقد هم نداریم. اون بنده خدا گفت با من بیاین مارو از بین مامورای خودشون رد کرد و برد کنار یه عابر بانک و همراهمون اومد تا تاکسی گرفتیم و رفتیم. میخواستم بگم پشت اون نقاب ها آدم های واقعی هستن که قلب دارن و ناموس می‌فهمن و فقط برای حفظ امنیت کشور و مردم گاهی مجبور به خشونت میشن. بازم خسته نباشید میگم به نیروی انتظامی و همه بسیجی هایی که بی دریغ پای امنیت کشور ایستادند.