#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت اول)
#امام_زمان ﷻ
💥آیت الله مرعشی نجفی نقل کرده اند:
در ایام تحصیل علوم دینی در نجف اشرف، شوق زیادی جهت دیدار جمال مولایمان بقیةالله الاعظم ارواحنافداه داشتم با خود عهد کردم که چهل شب چهارشنبه، پیاده به مسجد سهله بروم، به این نیت که به فوز زیارت جمال آقا صاحب الامر نائل شوم. ۳۵ یا۳۶ چهارشنبه ادامه دادم، بر حسب اتفاق، در این شب هوا ابری و بارانی شد و حرکتم از نجف، به تاخیر افتاد.
✨💫✨
نزدیک مسجد سهله خندقی بود، هنگامی که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب، وحشت و ترس وجود مرا فرا گرفت، به ویژه از زیادی راهزنان و دزدها، ناگهان صدای پایی را از پشت سر شنیدم، برگشتم به عقب، شخصی را دیدم که نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: ای سید سلام علیکم! ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و اطمینان و سکون نفس پیدا کردم.
✨💫✨
تعجبآور آن بود که چگونه این شخص در تاریکی شب، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم. همینطور با آن آقای بزرگوار سخن می گفتیم و می رفتیم که از من سؤال کرد: کجا قصد رفتن داری؟ گفتم: مسجد سهله، فرمود: به چه جهت؟! گفتم: به قصد تشرف زیارت حضرت ولی عصر روحی فداه....
ادامه دارد...
┄┅┅٭❅💠❅٭┅┅┄
"الّلهُــــــمَّعَجِّــــــللِوَلِیِّکَـــــ الْفَـــــــــرَجْ"
سارِعُوا إِلى المهدی صاحب هذا الأمر الشريدُ الطريدُ الفريدُ الوحيد: بشتابید بسوی صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنهاست.
💠 مهدویت وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
↙️به مابپیوندید↙️
╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮
@vetralmotor
╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯