قوی ترین و زیبا ترین زنی که من میشناسم، در پست و لیزر اینستگرامش عکس های دلبرانه پخش نمی‌کند، عکسِ سوئیچ ماشین و باشگاهش را نمی‌گذارد. زیبا ترین زنی که من میشناسم صبح به صبح مشتی از عشق و محبت به درون خانه می‌پاشد و ظهر به ظهر لباسِ کادرِ معلم هارا از تنش در میاورد و بساط ناهار چاق می‌کند و شب ها تکه های خسته‌ی خود را از روی زمین جمع می‌کند. زیبا ترین زنی که میشناسم، مادرم است.