🎇 🕌 آخرین پیامبر دین (۳):
خاتميت در قرآن (۱):
🕌 به اعتقاد مسلمانان پيامبر اسلام (ص) آخرين پيامبر خداست و بعد از او پيامبري نخواهد آمد و از اين مسئله تعبير به «خاتميت» ميشود.
🕌 دلائل قرآنی: دليل قرآني مسئلۀ خاتمیّت چندین آیه است.
آیۀ اوّل این آیۀ شریفه است که خداوند می فرماید: "محمّد پدر هيچ يك از مردان شما نيست، ولى فرستاده خدا و خاتم پيامبران است، و خدا همواره بر هر چيزى داناست.
«مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ کَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً» ﴿الأحزاب، 40﴾
در اين آيه اشاره به داستان زيد پسر خوانده پيامبر اسلام شده است كه پيامبر (ص) به دستور خداوند با همسر مطلقه او ازدواج كرد تا سنت نادرست حرمت ازدواج با زن پسر خوانده را بشكند و بيان كند كه حكم زن پسر در مورد او جاري نيست.
در واقع در آغاز آيه نسبت پدر و فرزندي جسماني و نسبي را بطور كامل نفي مي كند ولي در جمله بعد ارتباط معنوي حاصل از مقام نبوّت و خاتميّت را اثبات مي نمايد يعني او پدر جسماني شما نيست بلكه پدر روحاني است كه در بعضي از روايات از پيامبر (ص) نقل شده كه فرمود: "من و علي پدران اين امت هستيم".
بايد توجه داشت كه پيامبر (ص) چند پسر نسبي به نام «قاسم»، «طيّب»، «طاهر» و «ابراهيم» داشت كه همه آنها پيش از بلوغ از دنيا رفتند و به همين دليل کلمۀ «رجال» يعني «مردان» بر آنها اطلاق نشد.
🕌 کلمۀ «خاتم» از ماده خَتم است و «ابن فارس» که از علمای معروف لغت در قرن چهارم هجری می باشد در کتاب «معجم مقائیس اللّغه» می گوید:
"«خَتم» یک معنای اصلی بیشتر ندارد و آن رسیدن به پایان چیزی است و اینکه مهر زدن بر چیزی را ختم می گویند نیز از همین باب است، زیرا همیشه بعد از پایان دادن چیزی بر آن مهر می نهند".
🕌 «خلیل بن احمد» که از قدیمی ترین مؤلفان و محققان لغت عرب است و در قرن دوّم هجری در عصر ائمۀ معصومین (ع) می زیسته است، در معنی «خاتِم» و «خاتَم» می گوید:
"خاتِم هر چیزی، پایان و آخر آن است، و «خاتَم» به معنای مُهری است که بر گِل می زنند" زیرا هنگامی که نامه تمام می شد و آن را می بستند برای اینکه بیگانه ای آن را نگشاید، قطعۀ گِل نرمی بر محلی که بسته شده بود می زدند و روی آن را مُهر می کردند، بطوری که برای گشودن آن راهی جز شکستن مُهر نبود.
🕌 در كتاب التحقيق كه بررسى جامعى است روى منابع مهم لغت، بعد از نقل اقوال بزرگان لغت عربى مى گويد:
"تحقيق اين است كه اين ماده ريشه واحدى دارد و آن در مقابل آغاز است؛ يعنى كامل شدن چيزى و به آخر و انتها رسيدن».
در کتاب «معجم مقائیس اللّغه» می گوید:
"«خَتم» یک معنای اصلی بیشتر ندارد و آن رسیدن به پایان چیزی است و اینکه مهر زدن بر چیزی را ختم می گویند نیز از همین باب است، زیرا همیشه بعد از پایان دادن چیزی بر آن مهر می نهند".
🕌 «خلیل بن احمد» که از قدیمی ترین مؤلفان و محققان لغت عرب است و در قرن دوّم هجری در عصر ائمۀ معصومین (ع) می زیسته است، در معنی «خاتِم» و «خاتَم» می گوید:
"خاتِم هر چیزی، پایان و آخر آن است، و «خاتَم» به معنای مُهری است که بر گِل می زنند" زیرا هنگامی که نامه تمام می شد و آن را می بستند برای اینکه بیگانه ای آن را نگشاید، قطعۀ گِل نرمی بر محلی که بسته شده بود می زدند و روی آن را مُهر می کردند، بطوری که برای گشودن آن راهی جز شکستن مُهر نبود.
🕌 در كتاب التحقيق كه بررسى جامعى است روى منابع مهم لغت، بعد از نقل اقوال بزرگان لغت عربى مى گويد: "تحقيق اين است كه اين ماده ريشه واحدى دارد و آن در مقابل آغاز است؛ يعنى كامل شدن چيزى و به آخر و انتها رسيدن».
(پيام قرآن، ج8، ص 438 - 431)