💕داستان کوتاه
"از کوزه همان برون تراود که در اوست"👌
روزی "لئو تولستوی" در خیابانی راه میرفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد!
زن بیوقفه شروع به فحش دادن و بد و بیراه گفتن کرد!
بعد از مدتی که خوب فحش داد، تولستوی کلاهش را از سر برداشت و محترمانه معذرتخواهی کرد، و در پایان گفت:
من لئو تولستوی هستم!
زن که بسیار شرمگین شده بود، عذرخواهی کرد و گفت:
چرا خودتان را زودتر معرفی نکردید؟!
تولستوی در جواب گفت:
شما داشتید با توهینهایتان خودتان را معرفی میکردید و من هم صبر کردم تا توضیحات شما تمام شود و من هم خودم را معرفی کردم...!
( تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان جهان است که در زمان حیاتش هم محبوبیتی جهانی داشت، رمانهای "جنگ و صلح "و " آنا کارنینا" از بهترین آثار اوست. متوفی 1910)