📍هاشمی را من کشتم!
✍حسین قدیانی:
از خدا پنهان نیست؛ از شما چه پنهان که یکروز در راهپیمایی ۲۲ بهمن، هرچه محافظان عالیجناب را کنار میزدم، باز هم به ایشان نمیرسیدم! یکبار موفق شدم ۷ حلقه از محافظان ایشان را بشکافم ولی در حلقهی هشتم گیر کردم! هاشمی برایم حجرالاسودی بود که تا دستش را نمیبوسیدم، آرام نمیگرفتم! و خب! چون دیدم با وجود اینهمه محافظ، بوسیدن دست آیتالله ممکن نیست، نقشهی خطرناکی کشیدم! نقشه این بود؛ حفر یک کانال زیرزمینی از خیابان مقدس اردبیلی تا استخر فرح! چرا که از قبل شنیده بودم داخل استخر، حاجآقا تنها شنا میکنند! خدا میداند با چه مشقتی رفتم داخل چاه فاضلاب واقع در خیابان مقدس اردبیلی و حالا نکن، کی بکن! برای حفظ امنیت نقشه، فقط نیمهشبها کار میکردم و فقط هم ۴ ساعت! از یک بامداد تا یکساعت قبل از اذان صبح اما نه به افق تهران! دقیقا به افق استخر فرح! القصه! طبق نقشه، شبی رسیدم به زیر استخر! نه حالا دقیقا زیر استخر! زیر استخر که آب بود و نمیشد کند! منظورم همان جایی است که دایو را میگذارند! چکشی زدم و نور را دیدم و چکشهای بعدی را زدم و آمدم بالا! و چون دمدمای اذان صبح بود و تا رسیدن حاجآقا چند ساعت وقت بود، همهی لباسهایم را- قطعا به جز شرط!- درآوردم و بنا کردم شنا! واضح است مایو نداشتم! ماماندوز هم نبود! از این هفتیها هم نبود الحمدلله! حالا چه کار داری تو به این چیزها؟! به این کار داشته باش که زنیکهی طاغوتی- فرح را میگویم!- چه جایی شنا میکرد! و تازه فهمیدم آیتالله، چرا در استخر فرح، شنا میکند! آیا بدون شنا در استخر فرح، میتوان طاغوت را شناخت که بعد بخواهی علیه آن دست به قیام بزنی؟! قطعا نه! درون آب و در همین فکرها بودم که سروصدایی شنیدم! فهمیدم آیتالله دارد میآید! یک آن ترسیدم و خودم را در همان استخر فرح، خیس کردم! عذاب وجدانی گرفته بودم! تا آیتالله بیاید، ماندم زیر آب! داشتم خفه میشدم که بالاخره آیتالله آمد! و خوب یادم هست با خودش گفت: «استخر چرا بوی بدی میدهد؟!» اشاره داشت به خیس کردن من! دوباره القصه! همین که آیتالله در آب، شیرجه زدند، من که پایین آب بودم، ایشان را بغل کردم و همان زیر آب، دستشان را بوسیدم! اما ای داد بیداد! آیتالله که فکر نمیکرد کسی زیر آب باشد، از شدت ترس، نگو دچار ایست قلبی میشود! چه کنم، چه نکنم؛ مجددا دستشان را بوسیدم و از همان کانالی که کنده بودم- البته مرتبش کرده بودم که تابلو نشود!- رفتم و از چاه فاضلاب مقدس اردبیلی آمدم بالا! عذاب وجدان داشتم تمام این مدت! اما الان راحتم..
@voinews