🔰 خاطره‌ای از همسر محترم روحانی مجاهد و انقلابی، شهید حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمجتبی نواب صفوی، به بهانه‌ی چهلمین روز رحلت این بانوی بزرگوار: 🏴 بعدازظهر آمدیم سر مزار آقای نواب عده‌ای کثیری از مردم تهران و سراسر کشور همه داغ‌دار نواب بودند، من همین‌طور که آمدم افتادم روی قبر و بنا کردم به گریه کردن در همین حال یک سربازی بی‌ادب با چکمه خود به پای من زد و گفت بلند شو نمی‌خواد گریه کنی تا این جمله را شنیدم انگار یک کوره باروت را منفجر کردند. 🚩 ایستادم و فریاد زدم: آری خاندان آل‌محمد(ص) را هم بنی‌امیه همین‌گونه تسلیت دادند،‌ ای پسر پهلوی، یزید! چه خوب ثابت کردی از چه قوم و سلسله‌ای هستی، نیمه شب فرزندان آل‌پیغمبر(ص) را به جرم حق‌گویی و دین‌داری می‌کشی و تصور می‌کنی همیشه می‌توانی جابرانه حکومت کنی! هیهات ای پسر پهلوی، یزید! آیا ندیدی پدر جنایت کارت با آن همه جنایت و ذلت و بدبختی و نکبت به درک واصل شد. 🔻ای پسر پهلوی، یزید! از شهادت و اسارت ما را می‌ترسانی در حالی که شهادت از اجداد ما و اسارت از عمه زینب (س) به ما ارث رسیده، به خدا سوگند اگر تمام مردان ما را بکشی ما زن‌ها حاضریم در مقابل شما دشمنان اسلام بایستیم. نواب می‌گفت: «اینجا کشور ناب محمد (ص) است احکام مقدس اسلام باید جاری شود.» نواب می‌گفت:«یک قاضی دادگستری که شب تا صبح شکم نحسش را پر از مشروبات الکلی کرده فردا چگونه پشت میز قضاوت می‌نشینید و قضاوت می‌کند.» سلام به تو ای نواب عزیز، سلام به تو‌ ای آزاده خدا، کشته شده راه حق، آفرین بر تو و آفرین به یاران باوفایت که خوب در راه حق عشق بازی کردید، نواب عزیز همیشه می‌گفتی ای کاش جدم رسول الله را یاری می‌کردم چه خوب یاری کردی جدت رسول الله را. پروردگارا این قربانیان را به کرامتت از ما بپذیر. 💬 و هر جمله‌ای که من می‌گفتم مردم الهی آمین می‌گفتند و گریه می‌کردند و نظامیان هم گریه می‌کردند. اشاره به نظامیان گفتم: ای قوم بنی امیه که ایستاده‌اید مرا می‌نگرید و می‌گرید، گریه کنید که اشک ندامتتان هرگز نخشکد. 🤲 من آرزوی کشته شدن داشتم و نفرین می‌کردم و مردم می‌گفتند الهی آمین! دست خودم نبود کلام را معلوم نبود کی در زبان من جاری می‌کرد. خدا می‌داند در روز شهادت نواب بین صد هزار نفر جمعیت و ۲۸ کامیون مسلح که مزار نواب را محاصره کرده بودند، یک ساعت و نیم سخنرانی کردم که سبب تعجب همه شده بود. 💫 یکی از علمای بزرگ تهران رفته بودند پیش پدرم و به ایشان گفته بودند: آقای نواب احتشام من خطبه حضرت زینب(س) را در کتاب‌ها خوانده بودم ولی امروز با چشم خودم دیدم که صبیه شما چه سخنرانی کرد، بلاتشبیه مثل عمه ایشان حضرت زینب(س) سخنانی گفتند که همه را به تعجب وا داشته بود. در روزنامه‌ها آن زمان هم نوشته بودند: سخنرانی‌های همسر نواب صفوی مردم را آماده انقلاب کرده و سخنان آتشین همسر نواب شوری به پا کرده که ممکن است مردم انقلاب کنند... منبع: خبرگزاری تسنیم