یش از دیگران به اصلاح معاد و آخرتشان اهتمام می ورزند .» (53)
به نظر می رسد دلیل این که در برخی احادیث زیرکی معاویه، نکراء و شیطنت شمرده شده است نه عقل، (54) همین نکته باشد; یعنی عقل ابزاری اگر در خدمت عقل نظری و عملی و درنتیجه خدا و دین قرار گیرد و زندگی دینی را سامان دهد، عقل نامیده می شود; ولی اگربه خدمت شهوت درآید، شیطنت و نکراء است .
امام علی علیه السلام پیامد عقل و تعقل را عبادت و اطاعت خدا و زهد در دنیا و توشه گیری برای آخرت می دانند . و می فرمایند:
«خداوند با چیزی برتر از عقل عبادت نشده است .» (55)
«عاقل ترین مردم، مطیع ترین آنان در برابر خدا و نزدیک ترین آنها به خدا است .» (56)
«عاقل کسی است که در دنیای فانی و پست زهد بورزد و در بهشت زیبای جاودان و بلندمرتبه رغبت کند .» (57)
«عاقل کسی است که از شهوت ها دوری کرده، دنیا را به آخرت بفروشد .» (58)
این سخنان، جهت گیری عقل معاش را از دیدگاه امام، به خوبی نشان می دهند .
4 . اطلاقات عقل عملی
درآثار فیلسوفان اسلامی، عقل عملی به چند معنا آمده است که در این جا به دومعنای آن اشاره می کنیم; یکی از این دو معنا مشهور و دیگری غیرمشهور است: معنای مشهور عقل عملی، قوه ای است که به واسطه آن، چیزی را که آدمی سزاوار است آن را انجام دهد یا ترک کند، می شناسد . (59) بر این اساس عقل عملی، همچون عقل نظری، قوه شناخت است و تفاوت این دو عقل در متعلق شناختشان است . معنای غیرمشهور عقل عملی، قوه ای است که انسان را به اعمال خویش تحریک می کند . عقل به این معنا همان قوه محرکه یا قوه عامله یا قوه اراده است . (60) بر این اساس، عقل عملی، قوه عمل کردن است . کسانی که عقل عملی را برمعنای غیرمشهور آن حمل می کنند، کارکرد عقل عملی را به معنای مشهور، از کارکردهای عقل نظری می دانند .
امام علی علیه السلام اشارات گوناگونی به عقل عملی دارند که در این جا همه آنها را برمی رسیم:
4- 1 . در اکثر سخنان حضرت درباره عقل عملی، اعمال نیکو و فضایل اخلاقی از آثار عقل بر شمرده شده، و بیان گردیده است که آدمی به واسطه عقلش به کمال و ادب و حیا و سخاوت و حلم و عدل می رسد . مفاد اکثر احادیثی که در بخش کارکرد عملی عقل نقل شده، از این قبیل است . این نوع از احادیث هم بر عقل عملی به معنای ادراکی و معرفتی صادق است و هم بر عقل عملی به معنای قوه محرکه; زیرا هم معرفت و هم اراده، هر دو، مقدمه عملند .
4- 2 . در پاره ای از سخنان امام، عقل قوه درک کننده است . برای مثال در حدیثی که امام علی علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نقل می کند، آمده است: «پس از آن که انسان به بلوغ رسید، در قلب او نوری پدید می آید و پس از آن واجب و مستحب و خوب و بد را می فهمد . همانا عقل در قلب مانند چراغی در میانه خانه است .» (61)
نیز در توصیف عاقل، می فرمایند: «عاقل کسی است که از میان دو شر، بهتر را بشناسد .» (62) بنابراین کار عقل شناخت بهترین شرها است . باز حضرت می فرمایند: «عقل ها پیشوایان افکارند، و افکار پیشوایان قلب ها، و قلب ها پیشوایان حواس، و حواس پیشوایان اعضا و جوارح .» (63) بر اساس این سخن، از عقل فکر تولید می شود و فکر در نهایت به عمل می انجامد . بنابراین عقل نقشی معرفتی نسبت به عمل دارد . از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است: «بندگان به وسیله عقل، عمل نیکو را از عمل قبیح می شناسند .» (64)
4- 3 . در برخی احادیث نقل شده از حضرت، عقل قوه ای است که امر و نهی می کند و آدمی را از اعمال زشت باز می دارد . مثلا فرموده اند: «عقل، تو را به سودمندتر امر می کند .» (65) همچنین از سخنان آن حضرت است که:
«قلوب را خیالاتی زشت است که عقل ها از آنها باز می دارند .» (66) «نفوس رهایند; اما دست های عقول، نفوس را از پلیدی ها بازمی دارند .» (67)
از این احادیث برمی آید که عقل نه تنها خوب و بد اعمال را به انسان می دهد، بلکه به آنها امر و نهی نیز می کند .
ناگفته نماند که این معنا از عقل عملی (قوه امر و نهی کننده) غیراز معنای غیرمشهور اصطلاحی از عقل عملی است که به معنای قوه محرکه و عامله است . ممکن است عقل نسبت به عملی امر یا نهی کند، ولی آدمی امر و نهی عقل را وقعی ننهد; در حالی که اگر قوه عامله و اراده بر عملی تعلق گرفت، آن عمل واقع خواهد شد . بنابراین احادیث پیش گفته را نباید بر اصطلاح غیرمشهور عقل عملی تطبیق کرد .
4- 4 . از امام علی علیه السلام روایت شده است که عقل به معنای نفس اعمال نیکو یا ترک اعمال زشت است . سخنان زیر که در تعریف عقل از آن حضرت نقل شده است، ازاین گروه است:
«همانا عقل، دوری جستن از گناه، عاقبت اندیشی و احتیاط است .» (68)
«عقل آن است که آنچه را می دانی بر زبان آوری و به آنچه می گویی عمل کنی .» (69)
«عقل، تجربه اندوزی است و بهترین تجربه تو آن است که تو را پند دهد .» (70)
«عقل آن است که میانه روی کرده، اسراف نکنی، به وعده هایت عمل کرده، خلف