⭐️نکته ای ناب 🔮🎷آيا قلب کانون صفات خوب و بد انسان است؟ سؤال مهمى که در اينجا مطرح مى شود اين است که قلب به معناى عضوى که درون سينه براى پمپاژ خون به تمام اعضا قرار دارد طبق تحقيقات دانشمندان هرگز مرکز ادراکات نيست و کار آن فقط رساندن خون تصفيه شده به اعضا و گرفتن خون آلوده و فرستادن آن به تصفيه خانه بدن يعنى ريه است. چگونه امام(عليه السلام) مى فرمايد قلبى که با رگى به سينه انسان آويخته شده مرکز اين صفات است؟ همين سؤال درباره استعمالات قلب در قرآن مجيد نيز آمده است مخصوصاً آنجا که مى فرمايد: «(خَتَمَ اللهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ...); خداوند بر دل هاى آنها مهر نهاده...».(1) 👇👇👇👇 در پاسخ اين سؤال، بحث جامعى در تفسير نمونه آمده که در اينجا مى آوريم. چرا درک حقايق در قرآن به قلب نسبت داده شده است در حالى که مى دانيم قلب مرکز ادراکات نيست، بلکه تلمبه اى براى گردش خون در بدن است؟! در پاسخ چنين مى گوييم: «قلب» در قرآن به معانى گوناگونى آمده است، از جمله: 🎯1. به معنى عقل و درک، چنان که در آيه 37 سوره «ق» مى خوانيم: «(إِنَّ فِى ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَنْ کَانَ لَهُ قَلْبٌ); در اين مطالب تذکر و يادآورى است براى آنان که نيروى عقل و درک داشته باشند». 🎯2. به معنى روح و جان، چنان که در سوره «احزاب»، آيه 10 آمده است: «(وَإِذْ زَاغَتِ الاَْبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ); هنگامى که چشم ها از وحشت فرومانده و جان ها به لب رسيده بود». 🎯3. به معنى مرکز عواطف. آيه 12 سوره «انفال» شاهد اين معناست: «(سَأُلْقِى فِى قُلُوبِ الَّذِينَ کَفَرُوا الرُّعْبَ); به زودى در دل کافران ترس ايجاد مى کنيم». در جاى ديگر در سوره «آل عمران» آيه 159 مى خوانيم: «(فَبِمَا رَحْمَة مِنْ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ);... اگر سنگدل بودى از اطرافت پراکنده مى شدند». توضيح اينکه در وجود انسان دو مرکز نيرومند به چشم مى خورد:👇👇 🍀1. مرکز ادراکات که همان «مغز و دستگاه اعصاب» است، لذا هنگامى که مطلب فکرى براى ما پيش مى آيد احساس مى کنيم با مغز خويش آن را مورد تجزيه و تحليل قرار مى دهيم (اگرچه مغز و سلسله اعصاب در واقع وسيله و ابزارى براى روح هستند). 2🍀. مرکز عواطف که عبارت است از همان قلب صنوبرى که در بخش چپ سينه قرار دارد و مسائل عاطفى در مرحله اول روى همين مرکز اثر مى گذارد و اولين جرقه از قلب شروع مى شود. ما بالوجدان هنگامى که با مصيبتى روبه رو مى شويم فشار آن را روى همين قلب صنوبرى احساس مى کنيم، و همچنان وقتى که به مطلب سرورانگيزى بر مى خوريم فرح و انبساط را در همين مرکز احساس مى کنيم (دقت کنيد). درست است که مرکز اصلى «ادراکات» و «عواطف» همگى روان و روح آدمى است👌✨ ولى تظاهرات و عکس العمل هاى جسمى آنها متفاوت است عکس العمل درک و فهم نخستين بار در دستگاه مغز آشکار مى شود; ولى عکس العمل مسائل عاطفى از قبيل محبت، عداوت، ترس، آرامش، شادى و غم در قلب انسان ظاهر مى گردد، به طورى که به هنگام ايجاد اين امور به روشنى اثر آنها را در قلب خود احساس مى کنيم. ⭐️نتيجه اين که اگر در قرآن مسائل عاطفى به قلب (همين عضو مخصوص) مسائل عقلى به قلب (به معنى عقل يا مغز) نسبت داده شده، دليل آن همان است که گفته شد، و سخنى به گزاف نرفته است. از همه اينها گذشته قلب به معناى عضو مخصوص نقش مهمى در حيات و بقاى انسان دارد، به طورى که يک لحظه توقف آن با نابودى همراه است، بنابراين چه مانعى دارد که فعاليت هاى فکرى و عاطفى به آن نسبت داده شود. (1). بقره، آيه 7 . علمی عرفانی👇 @wittj2