-به غذاش برس، به سر و وضعش برس، خونتو گرم نگه دار، اگر عصبانی شد تو هیچی نگو، قهر نکن، بذار آروم شه بعدش باهاش حرف بزن؛ میشنفی؟ - میشنوم بی بی. -یه وخت نکنه به خاطر مهریه هول ورت داره، زنی که پی مهریه باشه مهر شوهرشو فروخته، میشنفی؟ لبخند زدم. -می شنوم بی بی. -اگه یه روز اومد خونه ناراحت بود، عصبانی بود، به پرو پاش نپیچ، بذار خستگیش در ره بعد ازش بپرس چشه. دست به پای درد آلودش کشید و چشمش بسته شد. -درد داری بی بی؟ چشم باز کرد و لبخند زد. -تو گوش بگیرببین چی میگم، به این چیزا کارت نباشه. -چشم. -هیچ وخت اتاقتو جدا نکن، اگه از دستت عصبانیم بود، اگه ازش ناراحتم بودی نذار شوهرت سرشو تنها بذاره زمین میشنفی؟ -دارم گوش میدم بی بی جان. -من پیشت نیستم که هر وخت دلت خواس ناز کنی، ناز کردن اندازه داره، اگه زیادی بشه دل شوهرتو میزنی؛ میشنفی ؟ صدایش در سرم نه، در دلم پیچید. .•°°•.🌺.•°°•. 🌸 🌸 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 °•¸.•°