رضا شاه ،غیرت و بی حجابی
روز بزرگ در ۱۷ دی ۱۳۱۴ فرا رسید و رضاشاه همراه با ملکه و دو دخترش شاهدخت ها، شمس و اشرف که هر سه بی حجاب بودند در مراسم افتتاح دانشسرای مقدماتی تهران شرکت کرد تا همسر و دخترانش را سرمشق مردم قرار دهد. (چرا که گفته اند: الناس علی سلوک ملوکهم) با اینحال رضاشاه به عنوان یک مرد ایرانی متعصب، شخصاً درباره بی حجابی چندان دور از دودلی و اضطراب خاطر نبود.
شاهدخت اشرف، خواهر دوقلوی شاه سابق در خاطرات خود می نویسد:
رضاشاه عزم راسخ داشت ایران را غربی کند و وارد قرن بیستم کند. او برای این کار و ایجاد رفاه و قدرت برای کشور، نمی توانست اجازه دهد که زنان ما، یعنی نیمی از جمعیت اندک کشور، غیرفعال بمانند.
اما در عین حال، اشرف درباره پدرش می نویسد:
بعنوان یک مرد، هرچه به همسر و خانواده اش مربوط می شد که موضوع خصوصی بود.
پدرم در خانه یک مرد تمام عیار نسل گذشته بود، بیاد دارم یکبار که با پیراهن بی آستین سر میز نهار آمده بودم، با نگاهی که تا اعماق وجودم را به لرزه درآورد!
دستور داد فوراً لباسم را عوض کنم. اما او بعنوان شاه، خود را آماده کرده بود احساسات نیرومند شخصی خود را به سود پیشرفت کشورِ خود کنار بگذارد.
وقتی تصمیمش را گرفت، نزد ما آمد و گفت: این سخت ترین کاری است که در عمرم کرده ام، اما باید از شما بخواهم که سرمشق خوبی برای سایر زنان ایران باشید.
سالها بعد در ۱۳۵۳ ملکه مادر به امیر اسدالله علم، وزیر دربار اقرار کرد که رضاشاه در مسیر رفتن به دانشسرا برای شرکت در مراسم فارغ التحصیلی به او گفته بود:
ترجیح می دهد بمیرد و در زندگی زنش را با سر برهنه به مردان غریبه نشان ندهد
اما چاره دیگری ندارد
چون در غیر اینصورت دیگران فکر خواهند کرد ایرانیان وحشی و عقب مانده اند.
منابع
یادداشت های علم، علینقی عالیخانی، جلد۴،ص۲۸۹
اشرف پهلوی، چهره های در آینه، خاطرات در تبعید
@women92
https://eitaa.com/joinchat/3344760855C17713c4a73