منطقِ بازاریِ لزومِ «عفاف و حجاب» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی در بازار، «عرضه»ی یک کالا به صورتِ بی‌حساب‌وکتاب فزونی یابد، معمولا آن کالا از «ارزش» می‌افتد. اما کالایی که نیازِ واقعی نسبت به آن وجود دارد، اگر کمیاب یا نایاب شود، قیمتِ آن سر به فلک خواهد کشید. پروردگار بدش نمی‌آید که ما انسان‌ها لذت ببریم؛ چه‌اینکه حضرتش اساسا ما را برای «لذت بردن» آفریده است، نه چیزِ دیگر. 🔘 پروردگار از این بدش می‌آید که ما انسان‌ها به دنبالِ لذت‌هایی برویم که شأنِ ما را می‌کاهد و ما را از ارزش می‌اندازد. چرا؟ چون ما از خودِ خداییم و خداوند نیز نسبت به ما «غیرتِ» فوق تصوری دارد (تشبیه ناقص: غیرتِ والدین نسبت به فرزندان). اکنون اندکی خودمان را در جای خداوند بگذاریم: دوست داریم که «مخلوقِ ما» دست‌نیافتنی و عزت‌مند باشد و قیمتش سر به آسمان بساید، یا دم‌دستی و کم‌قیمت(یا بی‌قیمت) باشد؟ کدام؟ «زن» همان دامنِ پاک و پُرمهری است که خداوند آن را برای تربیتِ انسان‌های بزرگ و پُرقیمت و در نتیجه اعتلاء جامعه در نظر گرفته است. کسی که می‌خواهد چیزِ پرقیمتی را بسازد، آیا خودش می‌تواند کم‌قیمت(یا بی‌قیمت) باشد؟ «زن» اگر برای مرد به آسانی دست‌یافتنی شود، قیمتش زائل گردیده و بی‌ارزش می‌شود و این جزوِ «خطوطِ قرمز» خداست. اراده‌ی تشریعیِ پروردگار متعال به این تعلق نگرفته است که روابطِ زنان و مردان در جامعه، بازاری برای «عرضه و تقاضاء شهوانی» باشد و برای جلوگیری از این فاجعه، خداوندِ مهربان و خیرخواه و حکیم، سخت‌گیرانه‌ترین قوانین را در این باره تشریع فرموده است تا شأنِ بندگانش ذره‌ای کاسته نشود. وقتی «بازارِ عرضه و تقاضاء شهوانی» ایجاد شد، آنگاه میدانِ بی‌پایانِ «مسابقه» و «مقایسه» برپا خواهد شد برای جلبِ توجهات (بخوانید: خرید توجهات)؛ در این میدانِ طاقت‌فرسای مسابقه و مقایسه، هر زنی که نتواند در ایجادِ جاذبه برای جلبِ توجهِ مردان بر دیگر رقباء خود برتری یابد، از دور خارج شده و هلاک می‌گردد. https://eitaa.com/joinchat/3344760855C17713c4a73@women92