#حکایتعاشقی
دلتنگی...
درست از جایی شروع میشود...
که فکرش را هم نمیکنی!
دلتنگی...
نه زمان میشناسد...
نه مکان!
نه یار میشناسد...
نه دیار!
درست وقتی سراغت میآید...
که در اوج نیازی و...
دلت را آشوب میکند!
میتازد و ناز میکند...
هِی اینطرف و آنطرف میکشاند و...
درست وقتی دست از سرت بر میدارد...
که دیگر هیچ امیدی نداری!
دارد دیر میشود...
دارد طولانی میشود...
دارد سخت میگذرد...
دارد بلوا میکند...
دارم رسوا میشوم!
این عاشق...
به یک نگاه کریمانهات
نیاز دارد؛
حضرت ارباب!
بطلب کربلا...
@women92