. بند اول: خنده روی لبِ زهرا پر از تاب و تبه زهرا خونه‌ی فاطمه غوغاست اومده زینبِ زهرا اومده گوهر حیدر کوثر کوثر حیدر شبه میلاد پر نوره اولین دختر حیدر هم بنت الهدا روح دعا   هم قبله حاجاته هم دخت ولی جان علی   هم عمه ساداته با پای دل تا مدینه بیاید بریم همه امشب به شیعه ها میدن عیدی علی و فاطمه امشب مولاتی یا زینب بند دوم: علی محو تماشاشه خون حیدر تو رگهاشه میشه مرد آفرین وقتی دختر مرتضی باشه قراره قلب بی تابه صورتش مثل مهتابه خیلی آرومه وقتیکه توی آغوش اربابه این نور دوعین اخت الحسین  مهرش تو دلها رفته این بنت الولی دخت علی   خیلی به زهرا رفته فقط همین دو تاحاجت میخوام من از علی امشب یکی زیارت ارباب یکی زیارت زینب .