خاطره ای ازشهید😊
علی تورجی زاده،برادرشهید:
ازمشهدکه برگشت حال وروزش تغییرکرد،نشاط عجیبی داشت.ازبیشتردوستان وآشنایان خداحافظی کرد وازهمه حلالیت طلبید.😢قراربود فردا بادوستانش عازم جبهه شود،همان روز رفتیم به گلستان شهدا،سرقبرشهیدسیدرحمان هاشمی،دیگرگریه نمیکرد.😞
دوتن دیگراز دوستانش درکناررحمان آرمیده بودند به مزارآنها خیره شد،گویی چیزهایی میدید که ما ازآنها بی خبربودیم.رفت سراغ مسئول گلستان شهدا،ازاو خواست درکنارسیدرحمان کسی رادفن نکند.ایشان هم گفت:من نمیتوانم قبر را نگه دارم،شایدفردایک شهیدآوردندوگفتند میخواهیم اینجا دفن کنیم.محمدنگاهی به صورت پیرمردانداخت وگفت:شمافقط یک ماه اینجا را برای من نگه دار.همانطور هم شدومحمد درکنارسیدرحمان دفن شد.😔
🍃هدیه به ساحت مقدس🌸 امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمام شهدا وصدراسلام بخصوص. شهید محمدرضا تورجی زاده🌸 صلوات و حمدو توحید ختم می کنیم🍃
@wwwwwkhadam