(تاظهور راهی نمونده) 🔻 داستان واقعی 👈 امام زمان نوشته بودند در مسجد شما نماز خواندم و از غذای شما خوردم! ▫️امام جماعت مسجد بود، قسم مؤکد یاد کرده بود این محرم که بیاید سفره ی نذری پهن کند در مسجد به نام باب الحوائج ابوالفضل العباس علیه السلام، صندوقی شبیه همین صندوق های صدقات خودمان قرار داده بودند در گوشه ای از مسجد تا نمازگزارانی که تمایل داشتند وجوهات خود را در آن صندوق بیاندازند... ▫️محرم آمد، سفره ی نذری پهن شد، شیعیان آمدند عزاداری و اطعام کردند، مدتی بعد تصمیم گرفتند هیئت امنای مسجد صندوق کمک های مردمی را باز کنند، صندوق را باز کردند، در کمال تعجب جعبه ای شکلات در صندوق بود و یک نامه،بغیر از یک نفر هیچ کس کلید صندوق را نداشت و او نیز شهادت می داد که جعبه ی شکلات را در صندوق قرار نداده است، از آن روزنه ای که تنها سکه و اسکناس رد می شد محال بود جعبه ی شکلات عبور کرده باشد... ▫️همه ی نمازگزاران متعجب نامه را باز کردند...در آن نامه نوشته شده بود : | بسم اللّه الرحمن الرحیم «و قل اعملوا فسیری اللّه عملکم و رسوله و المؤمنون» صدق اللّه العلی العظیم «أنا المهدی المنتظر؛ اقمت الصلوة فی مسجدکم و اکلت ممّا اکلتم و دعوت لکم، فادعوا لی بالفرج»؛ 🌸به نام خداوند بخشنده بخشایشگر هر عملی را که می خواهید انجام دهید. امّا بدانید عمل شما را خدا و رسول او و مؤمنان می بینند. راست گفت خداوند بلند مرتبه باعظمت. من مهدی منتظر هستم؛ در مسجد شما نماز خواندم و از آنچه شما خوردید من نیز خوردم و برای شما دعا نمودم، پس شما نیز برای فرج من دعا کنید🌸.| ▫️قربانش رَوَم امام زمان ارواحنافداه آمده بودند، نامه ای نوشته بودند، تحفه ای داده بودند و رفته بودند...اما آقاجان کمکمان کنید ما هم آنقدر خوب بشویم که مورد توجه ویژه ی شما قرار بگیریم! تا دنیای مان مثل همان شکلات های خوشمزه شیرین شود...این روزها بیشتر از همیشه دلتنگتان هستیم کاش می شد لا اقل شبی در خواب، چشمان زهرایی تان را زیارت کنیم... همه شب سجده برآرم که بیایی تو به خوابم و در آن خواب بمیرم که تو آیی و بمانی منبع : انتظارات امام زمان( عج)، ص 58، به نقل از راهى به سوى نور: ص 81( اين واقعه، مربوط به سال 1404 هجرى قمرى است) پایگاه اطلاع رسانی حوزه ✅منتظران ظهور✅ نشرپیام صدقه جاری🌹 خون شهیدان تجلی ظهور🌷 @wwwwwkhadam خادم الظهور خادم الشهدا🌷