امام جماعت واحد تعاون بود .
بهش می گفتند حاج آقا آقاخانی
روحیه عجیبی داشت .
زیر آتیش سنگین عراق شهدا رو
منتقل می کرد عقب .
توی همین رفت و آمدها بود که گلوله مستقیم تانک سرش رو جدا کرد.
چند قدمیش بودم ؛
هنوز تنم می لرزه وقتی یادم میاد ،
از سر بریده اش صدا بلند شد :
السلام علیک یا ابا عبدالله
شهادت : کربلای5 شلمچه
- ( برگرفته از کتاب روی خط عاشقی )
#خاطرات_شهدا
#یادشهداکمترازشهادت_نیست
#یادشهداباصلوات