🌹شهید حاج حسن بهمنی🌹 شدت جراحتش آن قدر زیاد بود که توی بیمارستان بستری اش کردند کنارش ماندم تا حالش بهتر شود دو شب گذشته بود و هنوز حاجی به هوش نبود. نیمه های شب هوس دعای توسل زد به سرم کتابم را باز کردم آرام طوری که صدایم اذیتش نکند دعا را زمزمه می کردم به نام حضرت حجت که رسیدم با دست زد بهم شمرده شمرده گفت دستت رو بنداز دور گردنم بلندم کن تا نیم خیز بشم. • راوی برادر شهید • 📚منبع: یک ستاره از خاک. مرضیه نصرالله کلانتری.ص۲۶. انتشارات هزاره ققنوس. خاطرات عشق شهدا به حضرت ولی عصر. 🥀⃟•✍کپی مطالب باذکر صلوات به نیت سلامتے و تعجیل در فرج مولے جایز است 👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است👉 🌹🌹 🕊 🌷🕊🌷🕊🌷 @ya_zahhra_313