💫 ماشین جلویی خیلی آهسته پیش میرفت و با اینکه من مدام بوق میزدم، به من راه نمیداد...!!
داشتم خونسردیم را از دست میدادم که ناگهان چشمم به نوشته کوچکی روی شیشه عقبش افتاد:
*"راننده ناشنواست، لطفا صبور باشید..!"*
مشاهده این نوشته همه چیز را تغییر داد...!!
بلافاصله آرام گرفتم، سرعتم را کم کرده و چند دقیقه با تأخیر به خانه رسیدم اما مشکلی نبود....
ناگهان با خودم زمزمه کردم: آیا اگر
آن نوشته پشت شیشه نبود، من صبوری به خرج میدادم؟
راستی چرا برای بردباری در برابر مردم به یک نوشته نیاز داریم!؟
اگر مردم، نوشتههایی به پیشانی خود بچسبانند، با آنها صبورتر و مهربان خواهیم بود؟ نوشتههایی همچون:
"کارم را از دست دادهام"
"در حال مبارزه با سرطان هستم"
"در مراحل طلاق، گیر افتادهام"
"عزیزی را از دست دادهام"
"احساس بی ارزشی و حقارت میکنم"
"در شرایط بد مالی و ورشکستگی قرار دارم"
“بعد از سالها درس خواندن، هنوز بیکارم”
“مریضی در خانه دارم”
و صدها نوشته دیگر
اصن
کاش روی پیشونی آدمایی که دارن زیر بار غصههاشون له میشن یه چیزی نوشته بود تا بقیه کمی مراعاتشون رو میکردن.
مثلا نوشته بود: این آقا دارد از صدمین جایی که فرم پر کرده و استخدام نشده برمیگردد، این آقا را دارند میگذارند خانه سالمندان، این خانم مادرش مریضی درمان نشدنی دارد، این آقا قول داده تابستان برای پسرش دوچرخه بخرد ولی پول ندارد، این آقا خیلی حالش بد است و اگر یقهاش را بگیرید امشب خودش را میکشد!
این آدم شکستنیست...
این روزها همه درگیر مشکلاتی هستند که ما از آنها چیزی نمیدانیم! پس؛
بیائیم نوشتههای نامرئی همدیگر را خوب درک کرده و با مهربانی به یکدیگر احترام بگذاریم ..!
چون همه چیز را نمیشود فریاد زد ... !