راستش من سالهاست که می خونم .والبته قصه اش اینه که ما برای تحصیل همسرم به خارج از کشور به اوپا رفته بودیم .و ایشون هم از سالها پیش نماز شب می خوند.برای مشکلی که پیش اومد من نذر کردم تا آخر عمرم نماز شب بخونم .اون شب به همسرم هم چیزی نگفتم ولی نیت کردم که از همون شب شروع به خوندن کنم اما یادم رفت ساعت رو کوک کنم .در نیمه های شب دیدم انگار کسی کف پاهایم رو غلغلک میده بیدار شدم اما دوباره خوابیدم چون اصلا نذرم یادم رفته بود تا اینکه دوباره دیدم اسم کوچکم رو صدا میزنند و البته چندین بار و طوری که صوتش در اتاق می پیچید .با عجله بلند شدم دیدم همسرم در حال خواندن نماز ه ازش پرسیدم شما من رو صدا کردی گفت نه مگر شما هم میخواستی نماز شب. بخوانی راستش با خودم گفتم همه جا خدا هوای بندگانش رو داره و البته.تمام برکات زندگی من از نماز شب هست .واز همگی التماس دعا دارم . 🌹 @NamazeShab314