تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
🕊🌾ادامه دعای ابوحمزه ثمالی.... 🌙بسم الله الرحمن الرحیم🌙 🍃🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ ب
فَلا تُحْرِقْنِي بِالنَّارِ وَ أَنْتَ مَوْضِعُ أَمَلِي، وَ لا تُسْكِنِّي الْهَاوِيَةَ فَإِنَّكَ قُرَّةُ عَيْنِي، يَا سَيِّدِي لا تُكَذِّبْ ظَنِّي بِإِحْسَانِكَ وَ مَعْرُوفِكَ فَإِنَّكَ ثِقَتِي، وَ لا تَحْرِمْنِي ثَوَابَكَ فَإِنَّكَ الْعَارِفُ بِفَقْرِي. إِلَهِي إِنْ كَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِي وَ لَمْ يُقَرِّبْنِي مِنْكَ عَمَلِي *مرگم نزدیک شده ولی به تو نزدیک نشدم😭 فَقَدْ جَعَلْتُ الاعْتِرَافَ إِلَيْكَ بِذَنْبِي وَسَائِلَ عِلَلِي. إِلَهِي إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْكَ بِالْعَفْوِ کی بهتر از تو ما رو ببخشه؟* وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ أَعْدَلُ مِنْكَ فِي الْحُكْمِ، ارْحَمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا غُرْبَتِي، وَ عِنْدَ الْمَوْتِ كُرْبَتِي، وَ فِي الْقَبْرِ وَحْدَتِي، وَ فِي اللَّحْدِ وَحْشَتِي ان شالله ، ما آروم باشیم .. سراسر قبرمون نور باشه .. وَ إِذَا نُشِرْتُ لِلْحِسَابِ بَيْنَ يَدَيْكَ ذُلَّ مَوْقِفِي، وَ اغْفِرْ لِي مَا خَفِيَ عَلَى الْآدَمِيِّينَ مِنْ عَمَلِ وَ أَدِمْ لِي مَا بِهِ سَتَرْتَنِي، وَ ارْحَمْنِي صَرِيعا عَلَى الْفِرَاشِ تُقَلِّبُنِي أَيْدِي أَحِبَّتِي وَ تَفَضَّلْ عَلَيَّ مَمْدُودا عَلَى الْمُغْتَسَلِ يُقَلِّبُنِي [يُغَسِّلُنِي ] صَالِحُ جِيرَتِي، وَ تَحَنَّنْ عَلَيَّ مَحْمُولاً قَدْ تَنَاوَلَ الْأَقْرِبَاءُ أَطْرَافَ جَنَازَتِي، وَ جُدْ عَلَيَّ مَنْقُولاً قَدْ نَزَلْتُ بِكَ وَحِيداً فِي حُفْرَتِي، وَ ارْحَمْ فِي ذَلِكَ الْبَيْتِ الْجَدِيدِ غُرْبَتِي به اون لحظه ای که غریب و تنها تو قبرم میزارن رحم کن😭😭 حَتَّى لا أَسْتَأْنِسَ بِغَيْرِكَ، يَا سَيِّدِي رفیق هرساعتی که میگذره یک ساعت به مرگ نزدیکتر میشیم چه بخوایم چه نخوایم همه باید بریم.. همه از کنارمون میرن .. یا امام رضا شبِ تنهایی تو به فریادِ ما برس😭 آیت الله مرعشی نجفی یه قراری داشت با فرزند موسس حوزۀ علمیه قم آقا مرتضی حائری ، که هرکدوم زودتر از دنیا رفت به خواب اون یکی بیاد ، حاج مرتضی حائری از دنیا رفت ، بعدِ از یه مدتی آیت الله مرعشی میگه هر شب سوره یس خوندن ،الرحمن خوندم سوره های مختلف خوندم به خوابم بیاد ، نیومد . یه شب دیگه با انابه شروع کردم آیات رو خوندن بعد خوابیدم . تو عالم رویا دیدم که به خوابم اومد ، گفتم چه قدر دیر مگه با هم قرار نداشتیم ، گفت آره گرفتار بودم وقتی منو تو خاک گذاشتید؛ وحشت تمام قبرمُ فرا گرفت .. دل نگران بودم .. من عالمم ، عالم زاده ام اما تمام قبرم پر از وحشت بود یه مرتبه دیدم از دور یه نوری آرام آرام داره میاد اومد بالاسرم تا این نور اومد بالاسرم تمام وحشتم فراموشم شد ، بهم رو کرد گفت مرتضی راحت باش نترس نگران نباش من هستم در کنارت .. زبانم باز شد سوال کردم شما کی هستید ؟ گفت من همونی ام که 36 بار به زیارتم اومدی ..35 مرتبۀ دیگه میام از وحشت درت میارم .. گفتم آقا من زیارت زیاد رفتیم شما کدام یک از آقایانِ من هستید ؟ فرمود مرتضی ، من علی ابن موسی الرضایم من امام رضام .. 35 مرتبۀ دیگه میام بالا سرت .. حالا که دلاتون رفت حرم امام رضا، روضۀ خودشُ بخونم پیغمبر فرمودن دو نفر تو اهل بیت پارۀ قلبِ من هستن یکی دخترم فاطمه است یکی هم علی ابن موسی الرضا .. ای پارۀ قلبِ رسول الله وقتی از دنیا رفت به اباصلت گفت درایِ حجره رو ببند .. درِ حجره رو بستم دیدم مثه یه مار گزیده به خودش میپیچه هی صدا میزنه جوادم .. اومدم تو حیاط دیدم یه آقازاده ایستاده داره تماشا میکنه و گریه میکنه صدا زد اباصلت اجازه بده برم بالاسرِ بابام این پدر و پسر همدیگه رو بغل کردن .. انقده گریه کردن اما کربلا بر عکس شد😭😭 اگه اینجا جواد اومد بالا سر پدر .. کربلا پدر اومد سر پسر رو به دامن گرفت .. هی میگه ولدی ولدی ولدی عَلَی الدّنیا بعدك العفا ... از ازل ایل و تبار همه عاشق بودن سخت دل بستۀ این ایل و تبارم چه کنم... التماس دعا... ان شاءالله این همراهی شما کاربران درقرائت دعای ابوحمزه ثمالی ذخیر شب اول قبرتون باشه.... یاعلی علیه‌السلام🌹 ...💚 💚....