┄┅┅┄❁﷽❁┄┅┅┄
استاد قرائتی حفظه الله
سوره توبه
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ يَسْخَطُونَ «58»
و بعضى از منافقان در صدقات (تقسيم زكات)، به تو عيب مىگيرند. پس اگر چيزى از آن (اموال) به آنان داده شود، راضى مىشوند (و تو را عادل مىشمارند)، ولى اگر چيزى به آنان داده نشود، به ناگاه آنان خشمگين مىشوند (و تو را به بىعدالتى متّهم مىكنند).
┄┅❁📖نکته ها :
«لَمز»، عيبجويى روبروست و اگر پشت سر عيبجويى كنند، «هَمز» است.
شخصى كه بعدها رهبر خوارج و مارقين شد، در تقسيم زكات به پيامبر صلى الله عليه و آله اعتراض كرد و گفت: به عدالت رفتار كن!!
حضرت فرمود: چه كسى از من عادلتر است؟ عمر خواست به خاطر اين جسارت او را بكشد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: رهايش كنيد، او پيروانى خواهد داشت كه چنان عبادت كنند كه شما عبادتهاى خويش را نسبت به آنها ناچيز خواهيد شمرد (اشاره به عبادتهاى خشك و بىولايت آنان). با آن همه عبادت از دين خارج مىشوند، همچون خروج تير از كمان.
سرانجام آن شخص در جنگ نهروان به دست على عليه السلام به هلاكت رسيد.
┄┅❁📖پیام ها :
1- منافق، حتّى نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله نيش مىزند و جسارت مىكند. «يَلْمِزُكَ»
2- لبهى تيز حملات منافقان و تبليغات سوء آنان، رهبرى است. «يَلْمِزُكَ»
3- همهى اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله عادل نبودهاند. «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ»
4- مسئولان نظام اسلامى نبايد تحت تأثير عيبجويىهاى منافقان قرار گيرند. «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ»
5- آغاز برخى انحرافها، بىادبى و جسارت به رهبر است كه از خودخواهى سرچشمه مىگيرد. (با توجّه به شأن نزول)
جلد 3 - صفحه 443
6- انگيزهى انتقادها، گاهى منافع شخصى است، نه دلسوزى. «فَإِنْ أُعْطُوا»
7- سياست گذارى امور مالى و اقتصادى جامعه اسلامى، از شئون پيامبر و از اختيارات رهبر است. فَإِنْ أُعْطُوا ... وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا
8- منافق به حقّ خود قانع نيست، خودخواه وبىمنطق است. فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا ... يَسْخَطُونَ
9- كينه و دشمنى و طعن و قضاوت به ناحقِ بعضى مردم، به خاطر از دست دادن منافع مادّى و شخصى است. «1» وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا ... يَسْخَطُونَ (آرى، ريشهى بعضى تحليلهاى نادرست، انگيزههاى درونى است)
«1». امام صادق عليه السلام فرمود: بيش از دو سوّم مردم اين گونه مىباشند. كافى، ج 2، ص 228.
┄┅┅┅┅┄❁📖❁❅┄┅┅┅┅┄❅❁┄┅┅┅┅┄