توی یک قاب که دلتنگی و غم جا نگرفت هیچ کس هم خبری از من تنها نگرفت دل به هر آتش و آبی زده ام سودی داشت؟ عشق در بین من و منطق تو پا نگرفت دلخوشی ام شده وعده که تو بر می گردی حیف یکبار دل تو خبر از ما نگرفت چشمم انگشت به لب مانده از این قاعده ها حاجت غیر روا ، ما که ... دعاها نگرفت با من ای حضرت آزار ! چه کردی که هنوز در دلم باز کسی جای شما را نگرفت 🌸 @yadgah