عباس خیلے اهل هیئت و مسجد بود و از هر فرصتے براے حضور در مجالس اهل بیت استفاده مے ڪرد. او مے گفت زنده بودن من ماه محرم و صفر است. بیشتر اوقات صبح ها به یاد امام حسین(ع) روضه مے خواند و بر سینه مے زد به گونه اے ڪه به او مے گفتم عباس جان قلبت پاره مے شود اینقدر بر سینه میزنے. در جواب لبخند مے زد و مے گفت آن ڪس ڪه براے او سینه مے زنم خودش محافظ من خواهد بود. عباس چندان موافق محیط دانشگاه نبود و گاهے مے گفت اشتباه ڪردم ڪه وارد دانشگاه شدم باید به حوزه علمیه مے رفتم. این اواخر هم ڪتب عربے و حوزه را گرفته بود. همیشه با وضو و مراقب رفتارش با دیگران به خصوص نامحرمان بود. هیچ گاه از او اخمے ندیدم. بسیار با اخلاق و با تقوا بود. هر چه از او بگویم ڪم گفته ام. در امور مختلف دینے، فقهے، سیاست و مسائل دیگر بسیار مطلع بود چرا ڪه با مطالعه بسیار خود تلاش مے ڪرد معلومات خود را بالا ببرد. بعد از شهادتش خانواده اے به خانه ما آمدند و با گریه گفتند مدتهاست این شهید بزرگوار با ڪمک هاے مادے و معنوے خود از آنها حمایت مے ڪند. مداح حرم شهید عباس آسمیه🕊🌹🕊