🔷 ای زائرین اربعین، حداقل شما در نجف اشرف بر سر مزارش بروید و بگویید که نسل بعد از تو در دمشق «لبیک یا زینب» گویان شهید شدند! 🔸«آسمان نجف جولانگاه بالگردهای آمریکایی بود. گنبد حرم مطهر مورد اصابت گلوله متجاوزان قرار گرفت و مراجع عظام اعلام عزای عمومی کرده بودند. 🔸بازار نجف در آتش می‌سوخت و به غیر از نیروهای مدافع کسی در خیابان‌های اطراف حرم دیده نمی شد. محل استقرار ایرانی‌ها زیرزمین یکی از مدارس علمیه بود و موضع دفاعی آنها ورودی شهر از سمت وادی السلام بود. سلاح تحویل گرفتیم و به جمع مدافعان پیوستیم. 🔸چون اسلحه کم بود، شهید داود اسماعیلی تا لحظه شهادتش سلاحی نداشت اما در تمام صحنه‌ها حاضر بود و در حمل مهمات و تجهیزات به بچه‌ها کمک می‌کرد. شب قبل از شهادتش با هم در حرم مولی امیرالمؤمنین (ع) نشسته بودیم. گفتم: دوست داری چگونه شهید شوی؟ گفت: دوست دارم مثل اباعبدالله (ع) بی‌سر و مثل حضرت زهرا (س) غریبانه دفن شوم. 🔸صبح روز ۲۳ مرداد ۸۳ بلندگوهای حرم اعلام کردند که تانک‌های آمریکایی از سمت وادی السلام در حال پیشروی هستند. ایرانی ها به سمت وادی السلام حرکت کردند. به داود گفتم: تو که سلاح نداری، برای چه می‌آیی جلو؟! گفت: اگر سلاح از دست شما افتاد من برمی‌دارم. 🔸به محض رسیدن مورد اصابت گلوله‌ تانک قرار گرفتیم و من در دَم بیهوش شدم و زمانی که داشتند زخم‌هایم را پانسمان می‌کردند، در حرم آقا به هوش آمدم. گفتند: داود شهید شده و از سرش هیچی پیدا نکرده ایم! گفتم این چیزی بود که خودش می‌خواست.» ♦️محل دفن: نجف، وادی السلام، قطعه جيش المهدی