. با عَجّلََ اللهُ تعالی ما سائلیم و نوکری‌ات آبروی ما یا ایهاالعزیز نظر کن به سوی ما تا کی برای نافله‌های سحرگهی با خون دل شود دل شب‌ها وضوی ما گر مانده‌ایم شکر خدا پای پرچمت بر تار موی تو گرهی خورده موی ما ساقی اشک بر دل ما هم سری بزن بوی می طهور تو دارد سبوی ما همچون نسیم دربدرم می‌کنی چرا؟ پس کی رسد به خیمه‌ی تو جستجوی ما آیا شود که نیمه‌شبی بهر درد دل بد بگذرانی و شوی هم‌گفتگوی ما ای شهریار عشق به نام مقدست باشد وصال تو همه‌ی آرزوی ما روضه گرفته‌ایم قدم رنجه‌ایی کنی شاید فتد مسیر عبورت به کوی ما از لحظه‌ایی که حرمت مادر شکسته شد بغضی نهفته مانده ز غم در گلوی ما ای نازنین فاطمه برگرد از سفر خیمه‌نشین فاطمه برگرد از سفر قاسم نعمتی .