۳۷ (حضرت زینب س) دختر زهرای اطهر جان حیدر تویی زینب بر حسین فرزند زهرا یار و یاور تویی زینب تالی زهرا تویی تو،مظهر تقوا تویی تو ای امید هر دو عالم،کعبه ی دل ها تویی تو بانوی غمدیده زینب۴ نیمه ی ماه رجب تو رفته ای از دار دنیا گشته ای راحت ز غم ها می روی تو سوی زهرا همه جا ماتمسرا شد،در غمت چون کربلا شد بانوی غمدیده زینب،بزم ماتم به پا شد بانوی غمدیده زینب۴ بودی همراه برادر کربلا ای نور دیده همره اهل حرم تو دیده ای گل های چیده دیده ای تو علی اکبر،اربا اربا بر زمین است بر علی اکبر حسینت،دیده گریان دلغمین است بانوی غمدیده زینب۴ دیده ای تو علی اصغر روی دستان پدر بود غرق خون قنداقه ی او پدر او خونجگر بود بر روی دستان بابا،تشنگی اش شده چاره حرمله زد تیر کینه،شد گلویش پاره پاره بانوی غمدیده زینب۴ روز عاشورای خونین غربتت را کردی احساس دیدی از کینه فتاده بر زمین دستان عباس در ره دین او فدا شد،هر دو دست او جدا شد با عمود آهنینی،فرق او از هم دو تا شد بانوی غمدیده زینب۴ دیده ای تو که حسینت در غریبی شده تنها غرق خون شد پیکرش از کینه و ظلم و ستم ها دیده ای سویش دویده،قاتلش خنجر کشیده از قفا با خنجر کین،رأس پاکش را بریده بانوی غمدیده زینب۴ @yaghubianreza