۴۴ (شب عاشورا) شد شب عاشور و هر دیده ز غم گریان شده از فراق صبح فردا دیده در افشان شده یا حسین جان یا حسین۲ از میان خیمه ها آوای قرآن می رسد بر مشام جان شان عطر جوانان می رسد یا حسین جان یا حسین۲ گوشه ای از خیمه در حال مناجات اکبرش ظهر فردا از ستم صد پاره گردد پیکرش یا حسین جان یا حسین۲ در میان خیمه ای گریان بود طفل رباب مادرش در خیمه ها گردد بود در فکر آب یا حسین جان یا حسین۲ امشب از فرط عطش گرید علی اصغرش عصر فردا می شود با تیر پاره حنجرش یا حسین جان یا حسین۲ دیده گریان عمو عبد الله و قاسم بود ظهر فردا سوی میدان بلا عازم بود یا حسین جان یا حسین۲ حافظ کل خیام عباس اباالفضل علی بر حسین گرید مدام عباس اباالفضل علی یا حسین جان یا حسین۲ امشب عباس علی گریان به دور خیمه هاست ظهر فردا از ستم دستانش از پیکر جداست یا حسین جان یا حسین۲ جمله اصحاب حسین خون خدا آزاده اند بهر جان دادن به راه دین حق آماده اند یا حسین جان یا حسین۲ ظهر فردا جمله اصحاب حسین گردند شهید در صف محشر شوند در نزد زهرا روسپید یا حسین جان یا حسین۲ دختر غمپرورش بهر پدر جان بر لب است خونجگر از بهر فردا خواهر او زینب است یا حسین جان یا حسین۲ عمه ی سادات عالم گوشه ای محزون بود دم به دم می سوزد از غم ها دل او خون بود یا حسین جان یا حسین۲ نور چشم فاطمه گرم مناجات و دعاست عصر فردا از ستم رأسش به روی نیزه هاست یا حسین جان یا حسین۲ در میان خیمه ای گریان بود نور دو عین زینب کبری بگوید جان فدایت یا حسین یا حسین جان یا حسین۲ بر برادر گوید او غم کرده پیرم یا حسین کن دعا قبل از تو مولی من بمیرم یا حسین یا حسین جان یا حسین۲ (مرحوم توحیدی) @yaghubianreza