‍ در ۱۶ ژوئن ۱۹۴۰ برای اولین بار با وامبری ۶۸ ساله دیدار کرد در یادداشت‌های روزانه‌اش نوشت من در این فاصله با یکی از انسانها دیدار کردم یک یهودی مجار ۷۰ ساله که نمی شود فهمید ترک است یا انگلیسی کتاب هایش را به زبان آلمانی نوشته به ۱۲ زبان تکلم می کند و بر آنها به یکسان تسلط کامل دارد او در زمینه ۵ دین در دانشگاه تدریس می کند و از این میان در دو دین در مقام رهبر روحانی فعالیت داشته است آشنایی نزدیک او با این ادیان طبعاً او را به کشانیده است او برای من صد و یک داستان از مشرق زمین و از آشنایی هایش با سلطان عثمانی گفت او به من گفت عثمانی و انگلیس بوده و استادی او در دانشگاه مجارستان تنها پوششی است برای استفاده از آن او به من گفت من پول نمی‌خواهم من یک مرد ثروتمند هستم و نمی‌توانم کباب طلا بخورم اگر به تو کمک می کنم فقط به خاطر آرمان است او برای من از سرگذشت هایش گفت او را مامور اطلاعاتی دولت انگلیس می کند در ۲۲ سالگی وارد قسطنطنیه( استانبول ) می شود و خود را مسلمان و ترک می نمایاند ابتدا به عنوان خواننده در یک قهوه‌خانه به کار می‌پردازد ۱۸ ماه بعد محرم اسرار صدراعظم در سر میز سلطان عثمانی غذا خورده و بسیار خودمانی می‌شود بیهوده نیست که نویسندگان زندگینامه وامبری نام کتاب خود را نهاده‌اند و بدینسان در پیوندهای وامبری با خاندان سلطنتی بریتانیا تاکید کرده‌اند. از: ۲/۷