چرا رسول خدا را ابوالقاسم مي‏گويند؟ هر آنچه در عالم دنيا هست، باطني دارد؛ زيرا دنيا تنزل‏يافته عوالم بالاست، هر چه در عالم دنياست نمونه‏اي است از آنچه در عالم معناست. احكام و قوانين الهي هم كه در دنيا به صورت دين و دستورات عبادي ظهور كرده اسرار و باطني دارند. القاب و اوصاف معصومین (علیهم‏السلام) نیز حکمتی غیر از آن معانی ظاهری دارد. ما موظفیم این کلمات را بر زبان جاری کنیم؛ اما باید به دنبال این باشیم که باطن این کلمات و حکمت این عبارات و الفاظ چیست؟ شخصی از امام صادق (علیه‏السلام) سؤال کرد: چرا رسول خدا را ابوالقاسم می‏گویند؟ فرمود: برای اینکه آن حضرت فرزندی داشت به نام «قاسم» و چون پدر قاسم بود از این جهت به رسول خدا، «ابوالقاسم» می‏گفتند. راوی عرض کرد: این معنا را می‏دانم؛ کمی روشنتر بیان کنید که چرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را ابوالقاسم می‏گویند؟ حضرت فرمود: چون علی‏ بن ابی‏طالب (علیهماالسلام) قسیم الجنّة والنّار است، «قاسم» است؛ یعنی قسمت‏ کننده بهشت و جهنم است. در قیامت آن حضرت به اذن خدا جهنمی‏ ها را به جهنم و بهشتی‏ ها را به بهشت فرا می‏ خواند. پس علی (سلام‏الله‌علیه) قاسم است. و چون خداوند متعال علی‏ بن ابی‏طالب را در همان دوران کودکی به دامان پیامبر منتقل کرد و از همان طفولیت رسول خدا معلم و علی‏بن ابی‏طالب شاگرد پیامبر بود و از آنجا که هر شاگردی فرزند استاد است و استاد حق پدری بر او دارد، پس علی (علیه‏السلام) به منزله فرزند اوست. از این رو پیامبر را «ابوالقاسم» می‏نامند[1]. این معنا و تفسیر برای ابوالقاسم از حکمت این کنیه است. و هر کسی نمی‏تواند بفهمد و معنا کند. مرحوم حاج شیخ محمد تقی آملی (قدس‏سره) که در علم و عمل کامل بود، روزی بعد از درس این حدیث را نقل کردند و بعد فرمودند: اگر این شخص شرح صدر بیشتری می‏داشت و باز هم سؤال می‏کرد، حضرت بیان دیگری می‏فرمود. بنابراین، آنچه در تعبیرات معصومین (علیهم‏السلام) به عنوان الفاظ عبادات آمده این است که آن حضرات، به اندازه فکر ما سخن گفته‏ اند، نه این که حکمت و حقیقت عبادات همین باشد که ما انجام می دهیم؛ بلکه پشت پرده این الفاظ و معانی و مفاهیم، حقایقی است. ولی اگر فکر را توسعه دادیم، آنگاه از پشت پرده و ماورای این الفاظ مطالب دیگری را هم کم و بیش می‏فهمیم. چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «إنّا معاشر الأنبیاء أُمرنا أن نکلّم الناس علی قدر عقولهم»[2] ما موظفیم با مردم به اندازه فکر آنها سخن بگوییم. ولی هر کس به اندازه فکر خود می‏فهمد. منبع:[حکمت عبادات -  صفحه 35] (1) نظردسته ها : پيامبر رحمت @yamahdiadrekni72