📜 📌 جایت ای گُلِ نرگس دَرین خزان خالی‌ست ◽️ بیا! که شیشۀ دل‌ها ز غم شکسته کنون / شفق، دو دستِ فلق را ز پشت، بسته کنون ◾️ به بندِ سردِ زمستان، بهار، زنجیر است / امید دار به دل، کان سپیده نزدیک است ◽️ امان ازین دلِ بی‌تاب و بغضِ تنهایی / چه می‌شود ز افق‌های دور باز آیی؟ ◾️تمام دل‌خوشی‌ام در خزان، گُلِ قالی‌ست / و جایت ای گُلِ نرگس درین خزان خالی‌ست ◽️ دو چشمِ منتظر اما غریب می‌دهمت / قَسَم به پاکی «اَمَّن یُجیب» می‌دهمت! ◾️به کوچه، دستِ جفا، دردناکی سیلی / به میخ و آتش و پهلو، به صورتِ نیلی ◽️ به صبح و سجده، به محراب، تیغ و خون و به سر / به جامِ زَهر، به تشت و به پاره‌پاره جگر ◾️به سَر، به نیزه، به قرآن، لبانِ تشنه، به خون / سه‌شعبه تیر و گلو، اوجِ خشم کین و جنون ◽️ به دست‌های بریده، به جُرمِ مَشکی آب / به زلف‌های پریشانِ دختری بی‌تاب ◾️به اشک‌های یتیمان، ناله‌های نزار / به کربلا که هر آیینه می‌شود تکرار ◽️ بیا که بر دل انسان، قرار می‌آید / و با تو - ای گُل نرگس! - بهار می‌آید 👤 شاعر: سجاد @emammontazar_313