سخنرانی امروز مربوط به داستان حضرت نوح علیه السلام و قومش است
- پیامبر خدا نوح علیه السلام شاید بیش از 35 بار در قرآن کریم ذکر شده است و داستان پیامبر خدا نوح علیه السلام به دوران پیشرفته تاریخ جامعه بشری برمی گردد.
- با توجه به آنچه در ماجرای طوفان و نابودی کافران و دروغگویان و از سرگیری زنرگی دوباره انسان ها رخ داد، مرحله ای در دوران پیامبر خدا نوح علیه السلام مرحله جدیدی از تاریخ بشر به شمار می رود.
- می گویند بین آدم صفی الله تا نوح نبی ادریس علیه السلام پیامبر بوده است.
- ادریس نبی - چنانکه گفته می شود - در مرحله قبل از انحراف بشری به شرک و کفر به خداوند ظهور کرد.
- می گویند علاوه بر تلاشی که در جهت اصلاح جامعه بشری و پرورش آن در تربیت پاک و ایمانی و ارائه دستورات خداوند متعال به مردم انجام داد، در بهبود زندگی و تمدنشان نیز سهیم بوده است ، و به دستور خداوند متعال برای بهبود زندگی مردم به آنها خیاطی و مهارت های دیگر آموخت.
آنگاه زمان امتداد یافت و نسل ها گذشت و گمراهی ها و انحرافات زیاد شد تا این که واقعیت انسان ها به درجه ای بسیار ناگوار تغییر کرد که عقیده شرک در خداوند متعال در میان آنان ظاهر شد.
- این است حال مردم اگر در اصرار بر باطل باشند و به گمراهی ادامه دهند!
- این از پیامدهای خطرناک شرک است: ترک کامل و اعراض کامل از رسالت خداوند و دستورات او کاملاً مردود می شود.
- این یک آموزه نادرست و وحشتناک است که بزرگترین حقایق را انکار می کند، حقیقت این که ما بنده خدای متعال هستیم !
- وقتی ضلالت و باطل زیاد شد و به این درجه رسید، حضرت نوح مبعوث شد.
جامعه بشری در زمان حضرت نوح علیه السلام هنوز محدود بود و در همه جای دنیا منتشر نشده بود.
آنچه در داستان نوح نبی علیه السلام نیز جلب توجه می کند: ماندن طولانی در کنار قومش، با صبر و شکیبایی فراوان بر آنان، در برابر لجاجت و انکار و کفرشان و اصرار آنها بر دروغ بودنشان، و زندگی طولانی انسانها بود.
او مدت طولانی نهصد و پنجاه سال، به هدایت و سعی در نجات مردم تلاش کرد.
- نوح نبی پدر دوم بشریت است، بعد از انقراض نسب مؤمنانی که خداوند آنها را با او نجات داد،یعنی نسل آنها پیوسته ادامه نداشتند. پس نسب اصحابش را که خداوند با آنان در کشتی از مؤمنان نجات داد، منقرض شد و نسب فرزندانش ادامه یافت.
بعد از طوفان، بشریت دوباره مرحله ناب ایمان، توحید، هدایت خداوند و دستورات او را از سر گرفت، همانطور که از حضرت آدم علیه السلام شروع شد، اما پس از آن تغییر و انحراف دوباره شروع شد.
نوح (ع) از پیامبران مقتدر و از برترین مقام ها نزد خداوند متعال بود و صبر و اسوه برای سایر پیامبران و الگوی صبر و شکیبایی خود بود. مدت طولانی در ابلاغ پیام های خداوند متعال بود و از انکار قوم خود رنج می برد.
انسان وقتی با چالش هایی روبه رو می شود که در مقایسه با آنچه حضرت نوح علیه السلام با آن مواجه شده است، در مصائب خود با آن مواجه بوده است، از نظر عملی، هیچ است. علاقه در سطح بالا، علاقه بزرگی که ادامه دارد، انسان ممکن است ده سال یا بیست سال خسته شود، سی سال پیش، چه رسد به نهصد و پنجاه سال تلاش مستمر در رساندن پیام های خدا به طور جدی، با علاقه، مجدانه و مستمر. كار كرد و سپاسگزار بود،
- رسالت از جانب خداوند متعال تلاش انساني نيست، انسان در مصلحت خود بالا مي رود تا به مرتبه رسول برسد، بلكه موضوعي است كه به خداي متعال پيوند دارد، پيام از جانب اوست كه از ميان او برمي گزيند. در میان بندگانش و از میان بندگانش رسولانی برای مردم برمی گزیند و آنها را برای این مأموریت و انجام آن آماده می کند و این نقش از ابتدا آمادگی خاصی دارند.
بنابراین عظمت رسالت و رسولان و انبیا در این است که: در چارچوب یک رسالت بزرگ و مقدس، هدایت بشریت، نجات مردم و کشاندن مردم به سوی خداوند متعال، به عنوان رابط بین جامعه و خدای توانا فعالیت می کنند.
- پافشاری بر باطل و گمراهی، انحراف از هدایت و دستورات خداوند متعال، شرک و کفر به خدا عواقب بدی برای جامعه بشری در دنیا و آخرت دارد،
مردم انبیا را به صداقت، درستکاری، کمال، پختگی، هوش و درایت می شناسند، اخلاق، ارزش ها و پاکدامنی خود را می شناسند و در جوامع خود چهره های شناخته شده ای هستند.
- پس نوح قوم خود را برحذر داشت: {فرمود: «اى قوم من، من براى شما هشداردهنده آشكارم} و آنان را به عبادت خداى متعال و ترك شرك و انحراف دعوت كرد: {اينكه جز خدا را نپرستيد. من بر شما از عذاب روز دردناک بیمناکم}
- {خدا را بپرستید شما معبودی جز او ندارید} این لقب به راستی لقب مهم و بزرگی است و عنوان دقیقی است یعنی: بیان کننده محتوای پیام الهی به طور کلی و در جزئیات
- در عین حال رهایی مردم از بندگی غیر خدای متعال است، عبادت غیر خدا از جنبه های متعدد اعتقادی بر می آید.