⛅ *یا صاحب الزمان ادرکنی*
________________________________________
📚📚📚📚📚📚📚
✍️شبی با تعدادی از بچهها برای شناسایی رفته بودیم. درست در کنار مواضع دشمن، پایم به روی مین رفت. عراقیها تیراندازی کردند و دوستانم که خیال میکردند شهید شدم، مجبور شدند بدون من برگردند.
خون زیادی از پایم رفته بود. حالت عجیبی داشتم، زیر لب فقط میگفتم:
یاصاحب الزمان ادرکنی.
⛅جوانی خوش سیما و نورانی بالای سرم آمد. مرا به آرامی بلند کرد و از میدان مین بیرون برد و در گوشهای امن روی زمین گذاشت.
◀️من دیگر دردی حس نمیکردم!
⛅آن آقا به من گفت: کسی میآید و شما را نجات میدهد. او دوست ماست.
◀️لحظاتی بعد ابراهیم هادی آمد و مرا به دوش گرفت و به عقب برد.
🔸خاطره شهید ماشاءالله عزیزی،
📚کتاب سلام بر ابراهیم؛ ص۱۱۷
________________________________________
📚📚📚📚📚📚📚
اللـــهم عجــــل لولیکــ الفـــــــــرج📖💫