خدايا! توفيق فرمانبرى و دورى از نافرمانى و درستى نهاد و شناخت واجبات را روزى ما بدار و ما را به هدايت و پايدارى گرامى دار و زبانمان را به راستگويى و حكمت استوار ساز و دل‌هايمان را از دانش و بينش پر كن و شكم‌هايمان را از حرام و شبهه پاك فرما و دستانمان را از ستم و دزدى بازدار و ديدگانمان را از ناپاكى و خيانت فرو بند و گوش‌هايمان را از شنيدن بيهوده و غيبت ببند و بر دانشمندانمان زهد و خيرخواهى و بر دانش‌آموزان تلاش و شوق و بر شنوندگان پيروى وپندآموزى و بر بيماران شفا و آرامش و بر مردگان مهر و رحمت! و بر پيران متانت و آرامش و بر جوانان بازگشت و توبه و بر زنان حيا و پاكدامنى و بر ثروتمندان فروتنى و گشادگى و بر تنگدستان شكيبايی و قناعت و بر جنگجويان نصر و پيروزى و بر اسيران آزادى و راحتى و بر حاكمان دادگسترى و دلسوزى و بر زيردستان انصاف و خوش‌رفتارى تفضّل فرما و حاجيان و زيارت‌كنندگان را در زاد و خرجى بركت ده و آنچه را بر ايشان از حجّ و عمره واجب كردى توفيق اتمام عنايت كن به فضل و رحمتت اى مهربان‌ترين مهربانان.» وقتی به خودم آمدم، تمام صورتم خیس خیس شده بود. گریه می‌کردم نه برای درد و رنجم، نه برای چیزهای وحشتناکی که شنیده بودم؛ نمی‌دانم برای چه بود، فقط می¬فهمیدم که خیلی زلال بود... خیلی! https://eitaa.com/yaran_saiberi_hazrat_zahra